ادبیات به روایت رانسیر | هم‌میهن


پرسش از چیستی ادبیات همواره یکی از دغدغه‌های اهل ادب، هنر و فلسفه بوده که دامنه آن تا خوانش رشته‌های مختلف علوم انسانی و اجتماعی گسترش یافته. ازجمله در جامعه‌شناسی ادبیات یا نشانه‌شناسی ادبی که تلاش می‌کنند ماهیت ادبیات و کارکردهای آن را در نسبت ابژه‌های مفهومی، بازنمایی و صورت‌بندی کنند. ژاک رانسیر [Jacques Rancière] در کتاب «کلام خاموش: درباره ادبیات و تناقض‌هایش» [Mute speech : literature, critical theory, and politics یا La parole muette] هم تلاش می‌کند به پرسش از چیستی ادبیات با ارجاع به تناقض‌های آن بپردازد.

ژاک رانسیر [Jacques Rancière] خلاصه کتاب «کلام خاموش: درباره ادبیات و تناقض‌هایش» [Mute speech : literature, critical theory, and politics یا La parole muette]

رانسیر در این کتاب پرسش از چیستی ادبیات را از نو طرح می‌کند. ظاهراً همگان تصور روشنی از ادبیات دارند، اما بر سر تعریف آن اجماعی وجود ندارد. رانسیر به‌جای آنکه تعریفی نو از ادبیات ارائه کند به لحظه شکل‌گیری این اصطلاح جدید رجوع می‌کند تا آن را در متن یک تغییر ادراکی ژرف جای دهد. به‌دنبال این تغییر، نظم سلسله‌مراتبیِ حاکم بر موضوع‌ها و ژانرهای ادبی که بنای بوطیقای کهن را تشکیل می‌داد، فرو می‌ریزد و جای خود را به‌نوعی برابری ریشه‌ای میان موضوع‌ها و از هم گسستن ژانرها می‌دهد که بر اثر آن هر چیزی می‌تواند از ظرفیت ادبی برخوردار باشد و هیچ موضوعی نمی‌تواند فرم یا سبک خاص خود را تحمیل کند. این برابری ریشه‌ای مبنای آشوبناک ادبیات در مقام پدیده‌ای نوظهور و ناکامل است و از ادبیات موجودی دوپاره و متناقض می‌سازد که دائم در پی رسیدن به انسجام و غلبه بر تعارض‌های درونی و بیرونی خود است.

تحلیل پردامنه رانسیر که ازیک‌سو تا افلاطون و ارسطو کشیده می‌شود و ازسوی‌دیگر به ایدئالیسم آلمانی و جنبش رمانتیسم می‌رسد، چارچوب نظری جدیدی برای فکرکردن به تاریخ هنر و ادبیات از خلال همین تعارض‌ها و تضادها فراهم می‌کند. در این چارچوب جدید، مسائل ریشه‌داری چون نسبت میان هنر پیشرو و سیاست رهایی‌بخش، هنر برای هنر و هنر در مقام بیان اجتماع و نسبت میان هنر و زندگی از نو طرح می‌شوند و صورتی تازه پیدا می‌کنند. رانسیر در کلام خاموش موشکافی‌های نظری خود را با تفسیرهای بدیعی از آثار نویسندگانی چون فلوبر، بالزاک، مالارمه و پروست همراه کرده است.

ژاک رانسیر، فیلسوف فرانسوی در سال ۱۹۴۰ در الجزایر به دنیا آمد. او را در زمره اندیشمندان متعلق به انقلاب ماه مه ‌۱۹۶۸ فرانسه به‌حساب می‌آورند. رانسیر استاد بازنشسته دانشگاه «سنت دنیس» پاریس است. او ازیک‌سو باید به مبارزه اجتماعی، چالش‌های طبقاتی و کمک به کارگران می‌پرداخت و ازسوی‌دیگر به‌عنوان یک محقق و استاد خود را جدا از این طبقه باز می‌شناخت. او در این مرحله با خواندن متون تاریخی و خاطرات دو کارگر که روز فراغت‌شان را به‌نوعی به شهود و تحقیق روشنفکرانه می‌گذرانند برمی‌خورد که در او تأثیر عمیقی می‌گذارد: ازاین‌پس او باور دارد که کارگر با محقق یا مشاهده‌گر تفاوتی ندارد و تنها کاری که باید کرد این است که او را از این جایگاه و پیش‌فرض‌هایی که او را در مقام ناآگاه مطلق قرار می‌دهد، خارج کرد.

آرای او در علوم انسانی و علوم اجتماعی به‌ویژه در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته‌اند و کتاب‌های متعددی از او در یک دهه اخیر در ایران ترجمه شده است. «فیگورهای تاریخ»، «ناخودآگاه زیباشناختی»، «آینده تصویر» و «استتیک و ناخرسندی‌هایش» جملگی با ترجمه فرهاد اکبرزاده، «عدم توافق» با ترجمه رضا اسکندری، «توزیع امر محسوس: سیاست و استتیک و رژیم‌های هنری و کاستی‌های انگاره مدرنیته» با ترجمه اشکان صالحی، «سیاست و زیباشناسی» با ترجمه امیرهوشنگ افتخاری راد و بابک داورپناه، «پارادوکس‌های هنر سیاسی» با ترجمه اشکان صالحی، «۱۰تز در باب سیاست» ترجمه امید مهرگان و «نفرت از دموکراسی» ترجمه محمدرضا شیخی، نام دیگر کتاب‌های ترجمه‌شده رانسیر به زبان فارسی است.

هایدگر معتقد بود، متفکر واقعی آن کسی است که یک فکر و فقط یک فکر را تا انتها دنبال کند، زند‌گی‌اش را وقف آن کند و تمام آثارش به نوعی تکرار همان فکر باشند. این گزاره هایدگری کاملاً پذیرفتنی است و با نگاهی گذرا به کار متفکران و حتی رمان‌نویسان بزرگ، چنین تکراری را به وضوح می‌توان دید و ژاک رانسیر، حداقل در کتاب‌ها و مقالاتی که در باب ادبیات منتشر کرده، به همان فکر اولیه‌اش همواره وفادار بوده است. رانسیر در مورد ادبیات یک ایده کلی دارد که البته ایده‌ای است پیچیده و محل بحث بسیار؛ رانسیر به‌دنبال شرح رابطه نوشتار با بدن است. «سیاست ادبیات» برداشت‌های رایج را باید کنار گذاشت. رانسیر نه به تعهد شخصی نویسند‌گان کار دارد، نه به محتوای متن‌شان. از نظر رانسیر، «سیاست ادبیات» به هیچ‌وجه ربطی ندارد به رمان‌هایی که محتوای سیاسی دارند یا به ایدیولوژی سیاسی خاصی وابسته‌اند و آن را بازنمایی می‌کنند. نکته اصلی مدنظر رانسیر مسئله «عمل» است. رانسیر می‌گوید که ادبیات توان «عمل کردن» دارد؛ ادبیات شکلی از عمل سیاسی یا «سیاست‌ورزی» است و از این منظر است که باید آن را خواند.

سیاست طبق برداشت رانسیر، نحوه توزیع امر محسوس است و ادبیات یکی از راه‌هایی است که می‌توان ازطریق آن، منطق رایج توزیع امر محسوس را دگرگون کرد. چنین است که ادبیات دست به عمل می‌زند و شأن متن ادبی را باید در تاثیر آن بر عرصه توزیع محسوسات جست. از نظر رانسیر، درواقع مشکل اصلی کتاب مهم «ادبیات چیست» سارتر، در همین غفلت سارتر از توانایی «عمل» در ادبیات است. رانسیر ادبیات، رمزگشایی و آشکار کردن سیمپتوم‌های وضعیت چیزهاست. رانسیر معتقد است، ادبیات نشانه‌های تاریخ را فاش می‌کند، به همان شیوه‌ای که زمین‌شناس می‌کند: «ادبیات سطح گفتار سخنوران و سیاست‌مداران را می‌خراشد و قشرها و لایه‌های زیرین آن را که بنیان حرف سخنوران است، می‌کاود.» به این ترتیب، سیاست ادبیات رانسیر، مبتنی بر «عمل» است. کتاب سه بخش و 10فصل دارد. در بخش اول با عنوان «از بوطیقای محدود به بوطیقای عام»، درباره تفاوت بازنمایی و بیان بحث می‌کند. بخش دوم با عنوان «از بوطیقای عام به حرف خاموش»، به تفاوت‌های شعر گذشته و آینده می‌پردازد و ساختار نوشتار را در گونه‌های مختلف مورد تحلیل قرار می‌دهد. بخش سوم با عنوان «تناقضات اثر ادبی» که شاید مهمترین بخش کتاب باشد، نویسنده به طرح اصلی ایده کتاب یعنی ادبیات و تناقض‌های آن دست می‌زند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...