اوکراین؛ پس از فروپاشی... | آرمان ملی


آندری کورکُف [Andrey Kurkov]، نویسنده و روزنامه‌نگار اوکراینی، یکی از برجسته‌ترین نویسندگان معاصر این کشور است که آثارش در سطح بین‌المللی شناخته شده‌اند. او به‌ویژه با رمان «مرگ و پنگوئن» شهرت زیادی پیدا کرده است، که در بسیاری از کشورها منتشر و به زبان‌های مختلف ترجمه شده است، از جمله فارسی. کورکُف در آثارش معمولاً به تحلیل وضعیت‌های پیچیده اجتماعی و سیاسی پس از فروپاشی شوروی، به‌ویژه در اوکراین، می‌پردازد. آثار او همواره با استقبال زیادی از سوی منتقدان و خوانندگان مواجه شده است و او در دنیای ادبیات به عنوان یک صدای مهم در برابر فساد و بحران‌های سیاسی شناخته می‌شود. با توجه به درگیری‌های کنونی روسیه و اوکراین، آثار او اهمیت دوچندان پیدا کرده‌اند، چراکه نگاهی عمیق به بحران‌ها و پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی این منطقه دارند.

خلاصه رمان رونده انگشت ژنرال» [The case of the general's thumb] به قلم آندری کورکف [Andrey Kurkov]

«پرونده انگشت ژنرال» [The case of the general's thumb یا Igra v otrezannyi palets] در سال 2012 منتشر شده و ترجمه فارسی آن توسط سهیل سُمی در نشر خوب به چاپ رسیده است. کتاب یک تریلر جنایی بین‌المللی است که پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی دوران پس از اتحاد جماهیر شوروی را به تصویر می‌کشد. این رمان که به شدت یادآور آثار جان لوکاره و میخاییل بولگاکف است، در دلِ خود ترکیب جالبی از طنز تلخ، سوررئالیسم و آشفتگی‌های سیاسی دارد. با اینکه کورکوف در این کتاب همچنان از همان لحن خاص خود استفاده کرده، به نظر می‌رسد در برخی لحظات، تلاش می‌کند که تنها رمان دلهره‌آور و جذابی خلق کند، نه اثری کاملاً درگیر در ژانر فلسفی.

داستان کتاب در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ و در دوران تزلزل سیاسی اوکراین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رخ می‌دهد. در این دوران، اقتصاد دولتی جای خود را به نظام سرمایه‌داری داده است و خطوط مرزی بین دولت، تجارت و جرم به وضوح از هم جدا نیست. در چنین شرایطی، یک ژنرال بازنشسته به طرز مرموزی در کیف کشته می‌شود، به طوری که بدنش از یک بالن تبلیغاتی بزرگ کوکاکولا آویزان است. این مرگ عجیب و غریب، موجب می‌شود تا یک کارآگاه تازه‌کار به نام ویکتور اسلتسکی برای تحقیق بر روی این قتل منصوب شود. نکته‌ی جالب این است که ویکتور هیچ تجربه‌ای در زمینه‌ی پرونده‌های قتل ندارد، اما به دلیل رده‌بندی پایین و نداشتن سوالات، به این پرونده وارد می‌شود.

در کنار ویکتور، شخصیت دیگری به نام نیک تسنکای، یک مترجم سابق نظامی روسی، نیز در مرکز داستان قرار می‌گیرد. او برای کمک به تشکیل یک آژانس امنیتی جدید اوکراینی استخدام می‌شود که شبیه به اف‌بی‌آی آمریکاست. نیک مأمور می‌شود تا در جستجوی یک صندوق مالی چهار میلیارد دلاری متعلق به کا.گ.ب نقش کلیدی ایفا کند. این دو شخصیت در دنیای پر از فساد، دسیسه و جنگ‌های داخلی میان نهادهای دولتی و نظامی، گم شده‌اند و با دستورات مکرر از سوی افراد ناشناسی که کنترل زندگی آنها را در دست دارند، مجبور به حرکت در یک دنیای تاریک و پر از تلاطم می‌شوند.

به‌طور کلی، داستان با پیچیدگی‌های خاصی همراه است که به نوعی ترکیبی از طنز و تراژدی است. کورکوف با استفاده از شخصیت‌هایی که همچون مهره‌های شطرنج در دستان کارگردان‌های مختلف قرار دارند، به خوبی معانی انتقادی خود را بیان می‌کند. این شخصیت‌ها، نه تنها بی‌دفاع در برابر دستورات اطرافیان هستند، بلکه اغلب نمی‌دانند که در حال انجام چه کارهایی هستند و تنها با پیروی از دستورالعمل‌ها پیش می‌روند. این رفتار، به خوبی عارضه‌ای از بی‌عملی و بی‌تفاوتی اجتماعی را به نمایش می‌گذارد.

از ویژگی‌های بارز این کتاب، طنز تلخ و یأس‌آور آن است که در بسیاری از موقعیت‌ها خود را نشان می‌دهد. در دنیای کورکوف، آنچه می‌خواهیم همیشه آنچه که به دست می‌آوریم، نیست. شخصیت‌ها در تلاشند که به نتایج دلخواه خود برسند، اما با واقعیت‌هایی مواجه می‌شوند که به هیچ عنوان به خواسته‌های آنان نمی‌خورند. در این میان، کورکوف خواننده را با دو انتخاب روبه‌رو می‌کند: یا باید از دنیای پر از یأس و ناامیدی و دسیسه‌های پنهانی عصبانی شد، یا باید همه‌چیز را با شوخی و لبخند پذیرفت.

رمان «پرونده انگشت ژنرال» همانند بسیاری از آثار دیگر کورکُف، به وضوح در دل موضوعات اجتماعی و سیاسی پیچیده، پیام‌های خود را پنهان می‌کند. در مجموع، به‌رغم جنبه‌های جالب و جذاب رمان، به هیچ وجه یک اثر بی‌نقص نیست. این کتاب با درهم‌آمیختن واقعیت‌های تلخ و مسائل سیاسی و اجتماعی اوکراین، در کنار نگاهی فلسفی به فساد و بحران‌های پس از شوروی، ممکن است برای برخی خوانندگان جذاب و برای دیگران خسته‌کننده باشد. بااین‌حال، تواناییِ کورکُف در استفاده از طنز سیاه و تأملات اجتماعی، هنوز هم جذابیت خاص خود را دارد، به ویژه که او از ابتدای جنگ تا امروز، شجاعانه در اوکراین مانده است و از مردم و کشور و تاریخِ رفته بر سرزمین مادری‌اش می‌نویسد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...