اثر هنری پیامی مبهم است که در آن «تعداد کثیری مدلول در دال واحدی همزیستی دارند.» و به صورت موردی درمی‌آید که به روی تعبیرهای بی‌شماری باز است. در نتیجه، مکان «روییدن مداوم مناسبات درونی» است که خواننده باید کشف کند و برگزیند. پس، خواندن مستلزم کاری است که تلاش نویسنده را تکمیل و توجیه می‌کند.

اثر باز  | اومبرتو اکو
اثر باز
[Opera aperta]. جستاری از اومبرتو اکو (1) (1932) نشانه‌شناس و رمان‌نویس ایتالیایی، که در 1962 منتشر شد. این جستار به صورت مجموعه مقالاتی ارائه شده است که موضوع های بسیار متنوعی چون بوطیقای کروچه (2) و دیوئی (3)، هنرهای بصری با اندیشه ذن را مطرح می‌کند. اما اندیشه‌ای ثابت مبنای کل جستار است: اثر هنری پیامی مبهم است که در آن «تعداد کثیری مدلول در دال واحدی همزیستی دارند.» و به صورت موردی درمی‌آید که به روی تعبیرهای بی‌شماری باز است. در نتیجه، مکان «روییدن مداوم مناسبات درونی» است که خواننده باید کشف کند و برگزیند. پس، خواندن مستلزم کاری است که تلاش نویسنده را تکمیل و توجیه می‌کند.

با این حال،‌ توافق میان دو مرحله متن و انگاره دیالکتیکی و تفریحی ادبیات، در عین حال که خصوصیت اثر هنری است، همیشه اختیاری یا آشکار نبوده است. اکو بخشی از کتاب را به نشان دادن تحول متن ادبی به سوی گشایشی ارادی و سازمان‌یافته اختصاص می‌دهد. در قرون وسطا، متن را مجموعه نمادهایی عینی و نهادی هدایت می‌کند. بوطیقا دارای معنایی واحد است، زیرا از سوی «کیهان منظم» و «سلسله مراتب قوانین» و حقیقتی اداره می‌شود که کلام خدا آن را معین می‌کند. ترتیب اثر هنری همان ترتیب اجتماع «امپراتوری و دین‌سالاری» است که در آن نویسنده باید انسان را هدایت کند، نه آنکه او را بی‌ثبات گرداند.

جستجوی آشکار گشایش اثر با حرکت باروک رخ می‌دهد، که اکو آن را نخستین شاخص هنر مدرن می‌داند. او متوجه می‌شود که جستجوی پندار، مشاهده‌گر را وامی‌دارد که برای دیدن آنچه مورد نظر است جابجا شود؛ بدین ترتیب، احکام متعارف را کنار می‌گذارد و رو در روی دنیایی روان قرار می‌گیرد «که جویای اعمال ابتکاری است». در این صورت، هنر «رمز و رازی روشن‌کردنی» است.

اکو آخرین مرحله این گشایش متن را در ادبیات معاصر می‌بیند؛ از جمله، به کمک مثال درام کاملاً پاریسی (4) اثر آلفونس آله (5)، به توصیف «ساختارهایی که تحول می‌یابند و ما نیز درون آنها تحول می‌یابیم»پرداخته تا تخیل و حساسیت خواننده را برانگیزد.

سرانجام اینکه، اکو میان چنین برداشتی از اثر و جهان‌بینی ما ارتباطی برقرار می‌کند. او متوجه می‌شود که این گشایش گرایشی کلی از فرهنگ ما را باز می‌نمایاند و میدانی از احتمالات را در موقعیتهای مختلف ایجاد می‌کند که مختص ایجاد گزینش های تعبیری است. وانگهی، اکو می‌گوید، هنری که تماشاگر را متقاعد می‌کند که «شیطان همخوابه با انسان» نیست بلکه مسئوول است؛ دارای ارزشی ایجابی و تعلیمی است؛ زیرا «از میدان تجربه زیبا شناختی صرف فراتر می‌رود» .

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1.Umberto Eco 2.Croce 3.Deway 4.Un drame bien parisien
5.Alphonse Allais

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...