کتاب «نفس و بدن» اثر عیسی موسی‌زاده از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و دانشگاه باقرالعلوم (ع) به چاپ رسید.

نفس و بدن» اثر عیسی موسی‌زاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، اولین جلد از مجموعه «مطالعات نفس» تحت عنوان «نفس و بدن» تألیف و تدوین عیسی موسی زاده به همت نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با همکاری دانشگاه باقرالعلوم (ع) در ۳۰۶ صفحه منتشر شد.

اعتقاد به تداوم زندگانی انسان در حیاتی دیگر جزو باورهای همه فرهنگ‌ها و ادیان پیشین بوده و اندیشه «جاودانگی انسان» قدمتی همپای زندگی بشر دارد؛ اما کیفیت آن به شیوه‌های مختلفی تصور شده است. مسئله جاودانگی را با رویکردهای گوناگون (تأکید آموزه‌ها و نصوص دینی بر جاودانه بودن انسان، نگاه تجربی، و نگرش عقلی و فلسفی) می توان بررسی کرد.

در اثر پیشرو برخی از موضوعات و نظریات مهم درباره نفس و بدن بررسی و نقد شده است.

کتاب حاضر مجلد اول از مجموعه ۹ جلدی «مطالعات نفس» در پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است که در آستانه برگزاری همایش بین المللی «جاودانگی نفس در اسلام و مسیحیت» به عنوان یکی از آثار علمی همایش به زیور طبع آراسته شده است.

ساختار اثر

عناوین مقالات منتشر شده در این اثر عبارتند از: تعدد نفس و روح در نگاه ارسطو، نقش حرکت جوهری در تکامل انسان، رابطه نفس و بدن از منظر دکارت و مرلوپونتی، مبانی رابطه نفس و بدن در اندیشه صدرالمتالهین، تاثیرپذیری ملاصدرا از ابن عربی در مسائل نفس شناسی، نقد و بررسی رابطه نفس و بدن از دیدگاه دکارت با بهره‌گیری از نظام حکمت، رابطه نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا، بررسی نفس شناسی قاضی سعید قمّی، و بررسی و نقد و انتقادات شیخ مفید و دیدگاه انسان شناختی شیخ صدوق.

برشی از اثر

از نظرش صدوق سازنده حقیقت انسان همان روح است و نظر شیخ مفید نیز در این زمینه موافق نظر شیخ صدوق است؛ اما شیخ صدوق پاره ای احکام ویژگی ها برای روح بر می شمارد که به شدت اعتراض شیخ مفید را برانگیخته است؛ به گونه‌ای که پیش از نقد آرای صدوق، عبارت های تندی علیه او به کار می‌برد و سخنان صدوق در زمینه نفوس و ارواح را دور از تحقیق از روی حدس و گمان می‌داند. از نظر مفید بهتر آن بود که صدوق به نقل اخبار بسنده می کرد و به معانی آنها نمی پرداخت؛ زیرا در این صورت از گرفتار شدن در تنگناهایی که توان خروج از آنها را نداشت، ایمن می ماند، اما احکام و ویژگی هایی که شیخ صدوق برای ارواح و نفوذ برشمرده، عبارتند از: «این همانی ارواح و نفوس»، «ارواح؛ نخستین مخلوق خداوند»، «جاودانگی ارواح»، «ارتباط ارواح با ابدان» و «تقدم خلقت ارواح بر خلقت ابدان».

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...