کتاب «علیّت فلسفی در سینما» نوشته اسدالله غلامعلی توسط نشر حکمت کلمه منتشر شد.

به گزارش مهر، نشر حکمت کلمه کتاب «علیت فلسفی در سینما» نوشته اسدالله غلامعلی را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۲۳۶ صفحه و بهای ۴۴ هزار تومان تومان منتشر کرد. کتاب شامل سه فصل است و به مفهوم فلسفی علیت در سینما می‌پردازد.

در فصل نخست علیّت از سه دیدگاه کلاسیک، مدرن و پست مدرن مورد واکاوی قرار گرفته است. در فصل دوم جایگاه علیّت در پیرنگ فیلمنامه تحلیل شده است و فیلم‌های برجسته‌ای براساس سه نوع روایت ذکر شده، مورد توجه قرار گرفته‌اند. در فصل سوم به کمک نمودار و جدول سه اثر مهم تاریخ سینمای ایران یعنی «جدایی نادر از سیمین»، «هامون» و «طعم گیلاس» براساس نتایج به دست آمده بررسی و تفسیر شده اند. نگارنده معتقد است که تحول در مفهوم علیّت از منظر فلسفه موجب تحول علیّت در روایت سینمایی شده و از آنجا که علیت بنیادی‌ترین مفهوم و عنصر پیرنگ است، تحول علیّت باعث دگرگونی کلیت ساختار روایی شده است.

در مقدمه کتاب آمده است: «در جستجوی مفهوم علّت و معلول متوجه شدم انسان هرچه از سنت دورتر شده، رابطه‌ی علّت و معلول در نظرش تغییر کرده است. این دگرگونی نه تنها مرا خسته و یا نومید نکرد، بلکه ناگهان دریچه‌ای زیبا و نورانی بر من گشود؛ دریچه‌ای که زنجیره‌ی علیّت را نمایان کرد. این دریچه نورانی سینما و روایت سینمایی بود. ساختارهای متعدد سینمایی در برخی از عناصر مشترکند. جستجو برای یافتن چیستی علّت و رابطه‌اش با معلول، به سینما ختم شد و من بیش از پیش به ارزش بنیادی علیّت در روایت و ساختار سینما پی بردم...»

همچنین در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «اهمیت علیّت در فیلمنامه و به‌طور کلی هنر سینما به واسطه‌ی اعتبار آن در حیات انسان است. رابطه‌ی انسان با جامعه، خدا و خودش نتیجه پیوستگی یا گسستگی زنجیره علّی است؛ زنجیره ای که از آغاز جهان تا به امروز سه مرحله‌ی ضرورت، نسبیت و پیشامد را طی کرده، و به خاطر تحولاتش هویت انسان را دگرگون ساخته است. سینما برای اثبات هستی خویش نه تنها از این زنجیره کمک می‌گیرد، بلکه به کمک  ابزارهایش از جمله نور، تار و پود این زنجیره را در برابر چشمان انسان به تصویر می‌کشد. وابستگی سینما و به‌طور کلی هنر به اصل علیت نشان می‌دهد نخستین پرسش انسان یعنی چیستی و کیستی خویش، همچنان مهمترین چالش هستی او است.»

غلامعلی دارای مدرک دکتری پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس است. «فرهادی و سینمای پرسش» و «روایت مدرن و موج نوی سینمای ایران» و ترجمه کتاب «فواصل سینما» ژاک رانسیر از جمله کتاب‌های منتشر شده اوست.

هنر |
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...