کتاب «هفت لیوا و چهار نمایشنامه دیگر» شامل پنج نمایشنامه از زنده‌یاد رمضان امیری، نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر فقید تلویزیون و تئاتر استان بوشهر منتشر شد.

هفت لیوا و چهار نمایشنامه دیگر پنج نمایشنامه رمضان امیر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این اثر به‌همت جهانشیر یاراحمدی (نویسنده و پژوهشگر بوشهری) و پریسا امیری (دختر زنده‌یاد رمضان امیری) ازسوی انتشارات دریانورد در بوشهر، جمع‌آوری و منتشر شده است.

کتاب «هفت لیوا» شامل نمایشنامه‌های «هفت لیوا»، «سجاده خونین، «انقلاب، جنگ، زندگی»، «سنگر عشاق» و «فصل پنجم» به همراه زندگی‌نامه زنده‌یاد رمضان امیری است.

جهانشیر یاراحمدی در مقدمه این اثر نوشته است: «او در پسین تنگی، در اردیبهشت ١٣٩١ در حوالی سالنی که بعدتر به نام خودش شد، نفسش باز ایستاد تا همه را مبهوت آخرین بازی‌اش کند. او این بار نقشی را بازی کرد که خیلی جدی بود و بدجور در نقشش فرو رفت... ناگهان رفتنش، آرشیو پریشانی را روبه‌روی ما گذاشت‌؛ تلاش بسیار کردیم تا چند نمایشنامه وی را به یادگار، به این شکل و شمایل به تاریخ بسپاریم، نیت‌مان همین بود. اگرچه خوب می‌دانیم او با مهر و مهربانی و انسانیت مثال‌زدنی‌اش که بر نسل‌های مختلف باریده است، نام و یادش را تا همیشه ماندگار کرده است اما خواسته‌ایم تا با انتخاب چند نمایشنامه از میان نمايشنامه‌های فراوانش نام و یادش را تا همیشه در تاريخ تئاتر این دیار سبز نگه داریم».

کتاب «هفت لیوا و چهار نمایشنامه دیگر» به‌همت فرهنگسرای رمضان امیری و با حمایت انجمن هنرهای نمایشی استان بوشهر در ۱۰۰ صفحه و با قیمت ۲۵ هزار تومان ازسوی انتشارات دریانورد در بوشهر در تابستان ۹۹ راهی بازار نشر شده است.

یادآوری می‌شود، رمضان امیری متولد ۱۳۲۳ و درگذشته ۱۳۹۱ در بوشهر است. وی کارگردان، بازیگر و نمایشنامه‌نویس نام‌آشنای بوشهری بود که در طول حیات خود آثار قابل توجهی در حوزه تلویزیون، تئاتر و نمایشنامه‌نویسی از خود برجای گذاشت که به این شرح هستند:

کارگردانی نمایش «اردشیر و اردوان» نوشته ایرج صغیری، بازی در نمایش «نادرشاه» نوشته ایرج صغیری، بازی در نمایش «گمراه» نوشته مهدی رستگار، نگارش نمایشنامه «رقص مرگ»، کارگردانی نمایش «سربداران»، بوشهر، تهران، کارگردانی نمایش «نخل سوخته» نوشته علی غلامی، بازی در نمایش «گرگ کهنه» نوشته علی غلام، بازی در نمایش «حوضچه مروارید» نوشته علی غلامی، بازی در نمایش «زیر بیرق بیگانه» نوشته علی غلامی، بازی در نمایش «جلیقه نجات زیر صندلی شماست» نوشته احمد آرام، نگارش و کارگردانی نمایش «هفت لیوا»، نگارش و کارگردانی نمایش «زائران برزخ»، نگارش و کارگردانی نمایش «فصل پنجم»، نگارش و کارگردانی نمایش «فصلی دیگر»، نگارش و کارگردانی نمایش «کتل»، نگارش، کارگردانی و بازی در نمایش «سیاه بازی»، نگارش نمایشنامه «بانوی آزران»، نگارش نمایشنامه «سنگر عشاق»، نگارش نمایشنامه «قهوه‌خانه بابا پیره»، بازی در فیلم سینمایی «تاتوره»، بازی در فیلم سینمایی «ستارگان خاک»، بازی در فیلم سینمایی «راز شب بارانی»، بازی در مجموعه تلویزیونی «مسافر عاشق»، بازی در مجموعه تلویزیونی «رهایی»، بازی در فیلم تلویزیونی «باران» و بازی در فیلم تلویزیونی «شب ساحل».

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...