چاپ دوم نمایشنامه «چرخدنده» نوشته ژان پل سارتر با ترجمه داریوش مودبیان به زودی منتشر می‌شود. این اثر نخستین بار در سال 80 منتشر شده است.

به گزارش ایبنا، نمایشنامه «چرخدنده» داستانی خیالی از یک انقلاب خیالی در مکانی خیالی و در زمانی نامعلوم است. حکایت یک انقلاب برباد رفته و آرزوهای تباه شده.

به گفته مودبیان، سارتر در سال 1948 فیلمنامه‌ای می‌نویسد به نام «چرخدنده» که هیچ وقت تبدیل به فلیم نمی‌شود ولی توسط کارگردانان مختلف از این اثر اقتباس‌ نمایشی شده است. «چرخدنده» به عنوان یکی از آثار نمایشی، فلسفی، ادبی، سیاسی و اجتماعی همیشه مورد نظر سارتر بوده.

وی ادامه داد: در سال 1970 «سارتر» یک بار دیگر به این فیلمنامه نگاهی می‌اندازد و با تغییراتی که در این اثر می‌دهد آنرا برای صحنه آماده می‌کند. من نمایشنامه‌ای‌ را که سارتر براساس این فیلمنامه نوشته ترجمه کرده‌ام.

مودبیان توضیح داد: سارتر با توجه به اتقاقات جدید جامعه و تغییر نگرش خود این فیلمنامه را تبدیل به نمایشنامه کرده است. «چرخدنده» با یک مصاحبه بلند راجع به این اثر، کاربردهای آن و اینکه چرا پس از سال‌ها از فیلمنامه تبدیل به نمایشنامه شد به زودی از سوی انتشارات قاب منتشر خواهد شد.

«
ژان پل سارتر» رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، و منتقد ادبى نمایشنامه‌های «گوشه نشینان آلتونا»، «مگس‌ها» و «دست‌های آلوده» را نوشته است و  از آثار ادبی و فلسفی او می‌توان «در دفاع از روشنفکران» و «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» را نام برد.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...