نمایشنامه «شاعرانگی» [A touch of the poet] نوشته یوجین اونیل [Eugene O'Neill]، با ترجمه حسن فاضل و از سوی انتشارات افراز به کتابفروشی‌ها راه یافت.

شاعرانگی» [A touch of the poet]  یوجین اونیل [Eugene O'Neill]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «شاعرانگی» نوشته یوجین اونیل، با ترجمه‌ای از حسن فاضل و توسط انتشارات افراز منتشر شد. این کتاب 203‌مین شماره از مجموعه «نمایشنامه‌های برتر جهان» از این نشر است.



در بخشی از این نمایشنامه آمده است:

«سارا: گفتی سراغ یه گارسون زنُ گرفت؟ بهش گفتی که من دختر مالک اینجام؟
مالوی: گفتم. خودت که می‌دونی، من از این آمریکایی‌ها زیاد خوشم نمیاد. درست جواب‌شو ندادم. سربالا. بهش گفتم تو رفتی همین اطراف یه قدمی بزنی، گفتم هنوز باز نکردیم، چیزی هم آماده نداریم اون هم زد بیرون و سوار کالسکه شد و رفت.

سارا: [نگران] امیدوارم رفتارت برخورنده نبوده باشه. قیافه‌اش چه شکلی بود میگی؟
مالوی: خوب بود، خوشگل بود، البته اگه تو از این جور قیافه‌ها خوشت بیاد. سفید و بور و چشمای درشت و ...؛ خوب بود.

سارا: درست همون‌جوری که سایمون گفته بود! چند سالش بود؟
مالوی: دقیق نمی‌دونم. جوون‌تر از اونی بود که مادر این باشه! حدودای سی. میگم شاید خواهرشه.

سارا: خواهر نداره.»

کتاب «شاعرانگی» نوشته یوجین اونیل، در 146 صفحه، به قیمت 57هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه حسن فاضل و از سوی انتشارات افراز روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...