چاپ چهارم «کتاب نقره‌ای» نوشته ویلفرد بتس و برگردان کیارنگ علایی توسط نشر حرفه هنرمند منتشر و روانه بازار شد.

به گزارش مهر، «کتاب نقره‌ای» در ۱۹۲ صفحه به روایت تاریخ عکاسی جهان می‌پردازد و دارای سرفصل‌هایی چون: نخستین عکس‌های چهره، پیدایش عکاسی مطبوعاتی، مستندگرایی و حقیقت طلبی، مکاتب دوران مدرن، عکاسی به عنوان رسانه دیداری، پیشگامان توسعه عکاسی و عکاسی معاصر است که در هر فصل به همراه جزییات فراوان و شرح نگاری تاریخی به آن پرداخته شده است.

کیارنگ علایی در مقدمه کتاب نوشته است: «اگر تاریخ را حرکتی هدف‌مند در تبدیل پندار انسانی به مفاهیم بدانیم آن گاه باید گفت تاریخ عکاسی سرشار از عناصر غیر قابل انتظاری است که وجد ما را نسبت به سرنوشت عکاسی در طول دو قرن گذشته بر می‌انگیزد. دیدگاه‌های مختلفی مبتنی بر واقعه و یا ایده هر یک به شکل مستقلی به این شرح تاریخی جذابیت می‌بخشند، ولی همه این بررسی‌ها جمله‌گی یک هدف بزرگ را گوشزد می‌کند و آن اعتبار بخشیدن به نگریستن است؛ جدالی ازلی ابدی با آلزایمر لحظه ها، مکان‌ها و اشیا، توجه عاشقانه و صبورانه به جزییات؛ شاید عکاسی همین باشد.»

ویلفرد بتس این کتاب را بررسی ابعاد تاریخی و سبک شناسی عکاسی به زبان ساده می‌داند و معتقد است این کتاب می‌تواند شکاف میان تحقیقات تخصصی و کتاب‌های جیبی را پر کند و برای کسانی که قصد مقایسه تطبیقی احوالات تاریخ عکاسی را دارند، سودمند باشد.

این کتاب که پیش از این با نام «کاغذ و آینه» شناخته می شد در چاپ چهارم با افزونه‌های متعدد و ویرایش جدیدی از سوی مترجم همراه است، به شکلی که این افزونه‌های مترجم محتوای کتاب را کاملا دگرگون کرده است، در این افزونه‌ها به ویژگی‌های دوران معاصر در عکاسی، دوران متامدرن، نیت‌مندی در عکاسی معاصر، رابطه زبان و عکاسی، بیانیه و گزاره، شکل‌های متنوع تاثیر گذاری ادبیات بر عکاسی، تجربه گرایی و کثرت فرم در عکاسی معاصر پرداخته شده است.

کیارنگ علایی درباره مفهوم عکاسی معاصر که یکی از دغدغه های امروز جامعه عکاسی است به مهر گفت: «عکاسی معاصر مفهومی پیچیده است که به صورت عمومی به عکس‌های پس از دوران پست مدرن و متا مدرن اطلاق می‌شود اما الزاما دربرگیرنده تمام عکس‌های زمانه حال نیست و به صورت یک مفهوم قراردادی عمل نمی‌کند. در عکاسی معاصر عکس‌ها، در مجرایی قرار گرفته‌اند که آن مجرا به عنوان رابطی میان عکس و خالق عکس شناخته می‌شود و عدم آگاهی از نیت‌مندی عکاس در ثبت اثر، ما را نسبت به درک آن به اشتباه خواهد انداخت و فهم عکس‌های معاصر را به تاخیر می‌اندازد. عکاسی معاصر بی نیاز از متر زیبایی شناسی مدرن و هواخواهیِ ترکیب دلنشین، جزییات درخشان، روابط آشکار، دلالت صریح و شکوه بصری قد علم می‌کند و خود را به عنوان محصولی غیر خود بسنده ارائه میکند. این عکاسی شکلی جدید و بیرون آمده از یک دگردیسی است؛ دگردیسیِ عکاسیِ قاعده‌مندِ مدرن در عکاسیِ کثرت گرایِ دیجیتال که مفهوم سنتی ارزش گذاری عکس را تغییر داده است».

چاپ چهارم «کتاب نقره‌ای» توسط نشر حرفه هنرمند، به شمارگان هزار نسخه و قیمت چهل و هشت هزار تومان از روزهای آینده در کتاب فروشی‌های سراسر کشور توزیع می شود.

کیارنگ علایی، عکاس، نویسنده، مترجم و فیلمساز است. مجموعه داستان‌های «باد در یک خیابان مستقیم»، «شفا در میان ما نفس می‌کشد» و «طبیعت زنده چند بانو» و مجموعه عکس‌های «یک شرجــــی آرام»، «جایی دورتر» و «حتی وقتی نمی‌دانیم» از آثار منتشر شده‌ اوست. کتاب پژوهشی «صحن سپید» که درباره یکی از عکاسان پیشکسوت حرم حضرت امام رضا (ع) است، نیز از دیگر کتاب‌های منتشر شده علایی است. 

از میان آثار بلند سینمایی این عکاس و هنرمند نیز می‌توان به فیلم ۳۵ میلیمتری «سرزمین جان» ‌اکران شده در هفدهمین جشنواره فیلم فجر و همچنین انیمیشن «YOU» اشاره کرد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...