چاپ سوم کتاب «انسان در پویه تاریخ» نوشته سید مجتبی حسینی به همت انتشارات کتاب نیستان در 156 صفحه منتشر شد.

 
انسان در پویه تاریخ سید مجتبی حسینی
به گزارش کتاب نیوز، هر فصل کتاب «انسان در پویه تاریخ» با محور قرار دادن یکی از آیه‌های سوره علق شکل می‌گیرد و دورنمایی از «انسان‌شناسی قرآن کریم» را برای خواننده ترسیم می‌کند. نگاه نکته‌سنج نویسنده، به جزئیاتی اشاره می‌کند که در کمتر تفسیری به آن اشاره شده است. علاوه بر این، انسجام نظری و ارائه تحلیل در قالب نمودار و استفاده از منابع مختلف از – جمله روایات اهل بیت علیهم السلام – از امتیازات این اثر است. خواندن این نوشتار برای دوست‌داران تفسیر کلام الهی و کسانی که به دنبال شیوه‌های نوین تدبر در قرآن هستند، می‌تواند بسیار راهگشا باشد.
در بخشی از کتاب آمده است:
قرآن تنها کتاب مردگان، کتاب تشریفات و مراسم نیست؛ بلکه کتاب زندگان، کتاب هدایت به سوی زندگی آرمانی و پابرجا و استوار است. خواندن قرآن، ثواب و اجر دارد و تأثیر. اما کیست که نداند مهم، عمل بدان است و نیز کشف ضابطه‌ها، قانون‌ها و رهنمود‌های الهی آن در جهت حل مسائل گوناگون و ابعاد گوناگون زندگی. این نوشته بهانه‌ای است تا به مقدار توانایی‌مان به تکلیف خود – که تدبر در کلام آسمانی قرآن و رهنمود گرفتن از آن است – عمل کنیم.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...