اصول زیست‌شناسی (Principles of Biology). رساله فلسفی در دو جلد، اثر هربرت اسپنسر (1820-1903)، دومین رساله از آثار بزرگ او درباره تکامل (اصول نخستین، اصول روان‌شناسی ، اصول  جامعه‌‌شناسی و اصول اخلاق).

"اصول زیست‌شناسی" در 1864-1867 انتشار یافت. نویسنده در این رساله نشان می‌دهد که چگونه زندگی نتیجه سازگاری دائمی روابط درونی و بیرونی است. تغییرات نجومی، زمین‌شناختی و کائنات جو که پیوسته روی می‌دهد منشأ تغییراتی است که موجودات زنده به نوبه خود دائم در معرض آن‌اند. بر این تغییرات قوای ارگانیک نیز افزوده می‌شود که در نتیجه گیاهان و جانوران خود را محاط در شبکه پیچیده‌ای از روابط متقابل می‌یابند، به قسمی که تغییر یک نوع، تغییر شرایط زندگی همه انواع دیگر را در پی دارد.

بدیهی است که موجودات عوامل درونی خود را با این عوامل بیرونی،‌ اعم از غیرارگانیک و ارگانیک، سازگار می‌کنند. ماده ارگانیک اگر قادر نباشد که با دگرگونی‌های درونی خود از تغییرات بیرونی پیروی کند، نابود می‌شود. ولی در حقیقت هرگونه تغییری در شرایط بیرونی، با از بین بردن تعادل درونی موجودات زنده، آنها را وادار می‌کند که ساخت جدیدی به خود بدهند و موجودات زنده بیش از پیش قابلیت واکنش در برابر تغییر محیط پیدا می‌کنند. بعضی با تکیه بر این اثر، اسپنسر را شاگرد ساده داروین دانسته‌اند، ولی باید گفت که اگر نظریات داروین خَلَثی در فلسفه اسپنسر را پر کرده است، نباید فراموش کرد که اسپنسر هفت سال پیش از انتشار اصل انواع داروین، با مقاله خود به نام «فرضیه تکامل» پایه‌های آن را ریخته بود. اسپنسر از راهی غیرمستقیم به این اعتقاد رسید که نظریه تکاملی درست است، یعنی از این راه که نمی‌توان فرضیه مخالف آن را پذیرفت. او قبل از داروین بر این عقیده بود که همه اشکال زنده کنونی ثمره تکاملی طبیعی است که از دیگر ساختارهای زنده ساده‌تری حاصل شده است.

اسماعیل سعادت. فرهنگ آثار. سروش

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...