کتاب «هیجی‌کاتا و اونو» [Hijikata Tatsumi and Ohno Kazuo] نوشته سوندرا فرالی [Sondra Horton Fraleigh] و تاما ناکامورا با ترجمه نیاز اسماعیل‌پور و علی‌رضا اسماعیل‌پور توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

رقص و نمایش ژاپنی، هیجی‌کاتا و اونو [Hijikata Tatsumi and Ohno Kazuo] نوشته سوندرا فرالی Sondra Horton Fraleigh

به گزارش خبرنگار مهر، این‌کتاب زیرمجموعه عنوان «کتابخانه تئاتر» از مجموعه گستره خیال است که این‌ناشر چاپ می‌کند و دومین عنوان از «طلایه‌داران تئاتر امروز» است که در مجموعه نامبرده جا می‌گیرد. دبیر مجموعه مذکور که پیش‌تر کتاب «آگوستو بوآل» از آن به چاپ رسیده، رضا کوچک‌زاده کارگردان و مترجم تئاتر است.

نسخه اصلی «هیجی‌کاتا و اونو» در سال ۲۰۰۷ توسط انتشارات راتلج در لندن چاپ شده است. این‌کتاب توسط ناشر انگلیسی در قالب یکی از عناوین مجموعه «اجراگران» (پرفورمنس پرکتیشنرز) منتشر شد که هدف از انتشار آن، آشنایی مخاطبان با شیوه و زندگی کنش‌گران کلیدی تئاتر در قرن بیستم و چگونگی تاثیرپذیری و تاثیرگذاری‌شان بر یکدیگر است.

بوتو یکی از گونه‌های نمایشی ژاپنی مانند نو، کابوکی، کیوگن، بون‌راکو و دیگر نمایش‌های شرقی و یک‌رقص است. این رقص هم از سه عنصر موسیقی، رقص و نمایش شکل گرفته است ولی ترکیب عناصرش، اصلا شبیه گونه دیگر نیست. یعنی می‌توان گفت برخی اجراهای آن مانند بوتوی دیگر نیست. این‌نمایش، بیشتر نمایشی اجرایی‌ است تا آن‌که در بند متن باشد. بنابراین هیچ نوشتار و توضیحی، چگونگی آن را منتقل نمی‌کند. به‌همین‌دلیل در مقدمه کتاب پیش‌رو اشاره شده که کتاب نمی‌تواند مخاطب را به‌طور کامل از تجربه بوتو آگاه کند اما تلاش می‌کند تا حد امکان، فضا و موقعیت شکل‌گیری و گسترش آن را روشن کند.

این‌کتاب درباره دوتن از بزرگ‌ترین چهره‌های تاریخ بوتو یعنی تاتسومی هیجی‌کاتا و کازو اونو است. این‌دو با وجود تفاوت‌های بینادین خود، در مسائل مهمی مشترک بودند؛ مثل کودکی نابه‌سامان، تاثیر جنگ‌های پیاپی، طولانی، ویرانی و از همه‌مهم‌تر، بیان هنری‌شان. در کتاب پیش‌رو، علاوه بر دستاوردهای دو چهره مذکور، داستان بنیان‌گذاری بوتو در ژاپن هم پیش روی مخاطب گذاشته می‌شود.

کتاب «هیجی کاتا و اونو» ۴ فصل اصلی با این‌عناوین دارد:‌ «پدیدآوران بوتو»، «سخنان هیجی کاتا و اونو»، «رقصی برای مرگ، قربانی‌گری و معنویت» و «تجربه‌های رقص».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

وقتی کازو در آگوست ۱۹۳۸ به خدمت نظام فراخوانده شد، یوشیتو ۳ سال داشت و هنگامی که بازگشت، ۹ ساله بود. این دوران وحشیانه بر روح لطیف کازو اثر گذاشته بود و احترامش را به زندگی خراش داده بود. او با رقص خویش به جهانی دیگر متصل می‌شود و در روح تماشاگر به چیزی دست می‌یابد که اجازه می‌دهد والاترین نوع عشق را درک کنند؛ چیزی که کازوی مسیحی شاید عشق الهی بنامد. این نوع عشق از جنس بخشندگی‌ست. مانند اروس به دنبال خواستن نیست، به دنبال تحقق دیگران است؛ عشق برادرانه و خواهرانه. رقص‌های کازو، بخشنده بی‌قید و شرط‌اند. تماشاگران به شیوه‌های گوناگون واکنش نشان می‌دهند؛ برخی به خاطر زندگی‌شان شکر می‌گویند، بعضی می‌گریند و در حضور او و رقصش به حس بهبودی دست می‌یابند. معنای رقص‌ها و سخنان کازو و شاعرانگی و شخصیت ایشان در هستی او گم شده‌اند. در اجرای او، روح دمادم گسترش می‌یابد.

هنوز کسانی که کازو را می‌شناسند از گوشه‌گیری او می‌گویند که گویی برای هنرش ضروری‌ست؛ گویی این فاصله هدف‌مند برای اجراگران لازم است. درباره شخصیت او بیرون از صحنه، مانند همیشه پسرش یوشیتوست که حرف نهایی را می‌زند. یوشیتو که زندگی‌اش را وقف بوتو کرده، می‌گوید که پدرش زیر ظاهر گهگاه سردش، سراپا عشق و لطافت است:

«گرمی و حساسیت کازو از جنس گوشت و خون نیست؛ نوعی عشق است که با آن به قلب مردم رسوخ می‌کند.»

این‌کتاب با ۲۵۴ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...