یکی از سیاهان در حین فرار کشته می‌شود و دیگری نزد زنی روسپی به نام لیزی پناه می‌برد، ولی زن او را می‌راند. یکی از مشتریان آن زن به نام فِرِد برای نجات دوستش تامس ، قاتل آن مرد سیاهپوست، می‌خواهد لیزی را وادار به اعتراف کند که زن مورد تجاوز سیاهان او بوده است؛ ولی لیزی، با وجود پانصد دلاری که فِرِد به او عرضه می‌کند و سپس علیرغم تهدید و خشونت او، تن به این گواهی دروغین نمی‌دهد.

روسپی بزرگوار  | ژان پل سارتر
روسپی بزرگوار
La Putain respectueuse. (The Respectful Prostitute) نمایشنامه‌ای در یک پرده و دو مجلس از ژان پل سارتر (1) (1905-1980)، فیلسوف و نویسنده فرانسوی، که نخستین بار در 1946 برصحنه آمد و در 1947 به صورت کتاب منتشر شد. در شهر کوچکی واقع در جنوب ایالات متحده امریکا، سفیدپوستان دو نفر سیاهپوست را، که به دروغ متهم به تجاوز به زن سفیدپوستی شده‌اند، تعقیب می‌کنند تا آنها را بگیرند و به دار بزنند. یکی از سیاهان در حین فرار کشته می‌شود و دیگری نزد زنی روسپی به نام لیزی (2) پناه می‌برد، ولی زن او را می‌راند. یکی از مشتریان آن زن به نام فِرِد (3) برای نجات دوستش تامس (4)، قاتل آن مرد سیاهپوست، می‌خواهد لیزی را وادار به اعتراف کند که زن مورد تجاوز سیاهان او بوده است، ولی لیزی، با وجود پانصد دلاری که فِرِد به او عرضه می‌کند و سپس علیرغم تهدید و خشونت او، تن به این گواهی دروغین نمی‌دهد. همچنین در برابر دو مأمور پلیس که می‌خواهند او را وادار به امضای عرض حال تجاوز به ناموس کنند مقاومت می‌نماید. ولی پدر فِرِد که سناتور است قدم پیش می‌گذارد و با استدلال و ملاطفت و سالوس، دل لیزی را بر سرنوشت تامس و مادر پیرش به رقت می‌آورد و از او امضا می‌گیرد. در مجلس دوم، مرد سیاهپوست پنهان از لیزی، در خانه او پناه می‌جوید. سناتور برای دیدن لیزی باز می‌آید و از طرف مادر تامس صد دلار به او می‌دهد. لیزی که منتظر ابراز محبت و قدرشناسی مستقیمی از جانب آن زن بوده است، می‌فهمد که چه اندازه فریب خورده است. مرد سیاهپوست را که در خانه‌اش مخفی شده است می‌بیند و صدای پای تعقیب‌کنندگان او را که به خانه نزدیک می‌شوند می‌شنود. تپانچه‌ای به دست او می‌دهد، ولی سیاهپوست حاضر به استفاده از آن نمی‌شود. فِرِد از نزد مردم هیجان‌زده که سیاهپوست دیگری را گرفته و به دار آویخته‌اند به خانه لیزی باز می‌آید. سیاه فراری را می‌بیند و گلوله‌ای به سوی او شلیک می‌کند، ولی سیاه موفق به فرار می‌شود. لیزی با تپانچه‌اش فِرِد را تهدید می‌کند، اما در برابر آرامش و اطمینان به نفس او جرئت تیراندازی ندارد. سارتر با آفریدن مرد سیاهپوست از سویی و لیزی از سوی دیگر، خود بیگانگیِ کسانی را تصویر می‌کند که نیروی مبارزه در برابر ظلم را در خود نمی‌یابند و با اینکه قربانی نظام مستقر هستند، حتی با پی بردن به اینکه این نظام مبتنی بر خشونت و ستمگری است، به وضع موجود تن می‌دهند.

ابوالحسن نجفی. فرهنگ آثار. سروش

1.Jean Paul Sartre 2.Lizzie 3.Fred 4.Thomas

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...