«دیدار با چهره ها» (گفتگو با بیش از 100 چهره ادب و هنر) به کوشش لاله عالم و با مقدمه آیدین آغداشلو منتشر شد.

در این اثر گفتگو با افرادی چون محمود دولت‌آبادی، کامبیز درم بخش، آیدین آغداشلو، داود رشیدی، علی نصیریان، عزت الله انتظامی، لوریس چکناواریان، محمد اصفهانی، بهرام بیضایی، محمد صالح علاء، مجید اخشابی، منوچهر آتشی، سیروس الوند، کامبیز روشن روان و... به چشم می‌خورد.

گفتگوهای این کتاب شاعران، نویسندگان، خوانندگان و آهنگسازان، نقاشان، کارگردانان و سایر فعالان هنری را در بر می گیرد. برخی مصاحبه های کتاب به صورت گپ و گفت قبلا در روزنامه آسیا چاپ شده و بعضی ها هم برای این کتاب انجام شده است. حجم گفتگوها بسته به شخص مصاحبه شونده از دو تا 12 صفحه است.

آغداشلو در مقدمه کتاب نوشته است: آدمها عادت دارند وقتی از خودشان حرف می زنند از مهربانی و مراعات و تساهل هیچ کوتاهی نکنند و کم نگذارند و تصویری را بپردازند و ارائه کنند که مقبول و موجه و اسباب سربلندی باشد...

به گزارش مهر، "دیدار با چهره‌ها" (گفتگوهای لاله عالم با هنرمندان) در 375صفحه توسط نشر پوینده وارد بازار کتاب شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...