ولی الله شیراندامی مولف کتاب «تحلیل کارگردانی نمایشنامه مرگ پیشه‌ور» و کارگردان و بازیگر تئاتر و سینما، در گذشت.

به گزارش ایبنا، ولی‌الله شیراندامی، کارگردان و بازیگر تئاتر و سینما، ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ در سن ۸۸ سالگی  با زندگی وداع گفت. او یک روز قبل از مرگ، با سطح هشیاری پایین در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستانی در تهران بستری شده بود.
ولی‌الله شیراندامی در شهر مرو در ترکمنستان به دنیا آمده اما در ایران بزرگ شده بود. او که تحصیلکرده رشته تئاتر بود، در سال ۱۳۴۶ با فیلم "زن خون‌آشام" به کارگردانی مصطفی اسکویی به سینما پیوست.

شیراندامی در سال ۱۳۵۰ با سریال "دلیران تنگستان" وارد تلویزیون شد و در سریال‌های دیگری چون سمک عیار، مختارنامه و آژانس دوستی نیز ایفای نقش کرد. پس از انقلاب، مخاطبان تلویزیون او را به خاطر ایفای نقش سلیمان در سریال مختارنامه می‌شناختند.
آخرین حضور این هنرمند در سینما به سال ۱۳۸۳ و بازیگری در فیلم "جایی برای زندگی" باز می‌گردد. فیلمی که دو جایزه سیمرغ بلورین کارگردانی و جلوه‌های ویژه جشنواره فجر را ربود.

شیراندامی سال‌های آخر عمرش را با بیماری دیابت سپری کرد و به دلیل زخم‌هایی که در پایش داشت، به سختی می‌توانست حرکت کند. هنر کمدی، نوشته ادواردو فیلیپو، آخرین نمایشی بود که او در سال ۱۳۹۱ به روی صحنه برد. شیراندامی کتابی نیز تحت عنوان «تحلیل کارگردانی نمایشنامه مرگ پیشه‌ور» تالیف کرده است.

آخرین کار او در عرصه تئاتر، کارگردانی نمایش «مرگ فروشنده» اثر آرتور میلر در سال ۱۳۵۴ بود. یدالله شیراندامی و رضا بیک‌ایمان‌وردی، هنرپیشگان قدیمی و درگذشته سینما، برادر و پسرعموی او بودند.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...