کتاب تحلیلی «هیچکاک فلسفی: سرگیجه و اضطراب‌های بی‌خبری» [The philosophical Hitchcock : Vertigo and the anxieties of unknowingness] اثر رابرت بی. پیپین [Robert B. Pippin] منتشر شد.

هیچکاک فلسفی: سرگیجه و اضطراب‌های بی‌خبری» [The philosophical Hitchcock : Vertigo and the anxieties of unknowingness]  رابرت بی. پیپین [Robert B. Pippin]

به گزارش کتاب نیوز، نسخه اصلی «هیچکاک فلسفی» در سال 2017 منتشر شده و اینک با ترجمه امیر خضرایی‌منش و توسط نشر تگ به هیچکاک‌دوستان ایرانی تقدیم شده است.

ناشر در معرفی این اثر اورده است:

اینکه خیلی از سینمادوستان، از خاص و عام، آلفرد هیچکاک (۱۸۹۹-۱۹۸۰) را بزرگ‌ترین کارگردان تاریخ دانسته‌ و سرگیجه (۱۹۵۸) را برترین فیلم تمام ادوار ‌پنداشته‌اند، در بادی نظر، نزد برخی دیگر از علاقه‌‌مندان به این هنر، به‌ویژه آن‌ها که جوان‌‌ترند و از سینما و فیلم تلقی دیگرگونه‌ای دارند، کمابیش غریب می‌نماید، اما این شگفتی ابتدائی، با ملاحظه‌ی آثار پرشماری که اهل‌فن طی سالیان دراین‌باب پدید آورده‌اند، کمتر می‌شود یا به‌کل زائل می‌گردد: در طول این سال‌ها، بزرگان بسیاری، حتی از عوالمی جز عالم سینما، نشان داده‌اند که هیچکاک و فیلم‌های او، به‌ویژه این‌یکی، بسیار بیش از آنکه در نگاه اول می‌نمایند اهمیت دارند. احتمالاً، هرآن‌کسی که کتاب «هیچکاک فلسفی: سرگیجه و اضطراب‌های بی‌خبری» را در مطالعه گیرد تصدیق خواهد کرد که مؤلف آن، رابرت بـ. پیپین، در زمره‌ی این بزرگان است. پیپین،‌ استاد دانشگاه شیکاگو که در فلسفه‌ی آلمانی، به‌ویژه اندیشه‌ی هگل، تألیفاتی ممتاز دارد، در کتاب اخیر خود، با پرهیز از دشوارگویی و درعین‌حال گریز از ساده‌سازی، از منظری هگلی به تفسیر فصل‌به‌فصل شاهکار هیچکاک پرداخته و با ملحوظ‌داشتن جزئیات فراوان، تیزبینانه، دقیقه‌ای کلی را دریافته و متذکر شده است که کمتر کسی بدان وقوف می‌یابد. او، بدین‌ترتیب، همچنین، دلیل قوی دیگری به‌نفع این دو گزاره اقامه کرده است که «هیچکاک بزرگ‌ترین کارگردان تاریخ و سرگیجه برترین فیلم تمام ادوار است.»

در بخشی از این کتاب امده است:

«خواست و اشتیاقِ این بحثْ رساندنِ این نکته بود که ما مجبور نیستیم خود را به یکی از این دو بدیل‌ منحصر کنیم: اینکه هیچکاک در سرگیجه داستانی سرگرم‌کننده از فانتزی و خیانت خلق کرده که سرشار از نیروی اروتیک، و البته قدری منحرف است، و یا اینکه هدفش از آفریدن چنین داستانی درباره‌ی نقش فانتزی در زندگی مدرن این بوده است که چیزی را درباره‌ی این نقش و درباره‌ی عشق رمانتیک در شرایط وابستگی پیچیده‌ی متقابل و عدم قطعیت (و بی‌خبری کلّیِ ملازم با آن که ویژه‌ی جوامع مدرن است) به ما نشان دهد. بدیهی است که او، همچون همیشه، هر دو کار را می‌کند.»

«هیچکاک فلسفی: سرگیجه و اضطراب‌های بی‌خبری» اثر رابرت بـ. پیپین با ترجمه‌ی امیر خضرایی‌منش در 216صفحه و با قیمت 98هزار تومان توسط نشر تگ منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...