کتاب «مقدمه‌ای بر محیط‌های حِسی سازگار: ایده‌ای برای معماران» [Adaptive Sensory Environments: An Introduction] اثر ماریا لورنا لیمن [Maria Lorena Lehman] و تالیف و ترجمه مریم پیرهادی و همکارانش منتشر شد. لیمن بنیانگذار آکادمی معماری حسی است.

مقدمه‌ای بر محیط‌های حِسی سازگار: ایده‌ای برای معماران» [Adaptive Sensory Environments: An Introduction] اثر ماریا لورنا لیمن [Maria Lorena Lehman]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات اول و آخر کتاب «مقدمه‌ای بر محیط‌های حِسی سازگار» تالیف و ترجمه مریم پیرهادی، مانا پیرهادی، مهناز پوریز و بیتا توکلی حسین‌آباد را با شمارگان هزار نسخه، ۳۱۸ صفحه و بهای ۹۸ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب برنده مدال نقره جایزه کتاب NAUTILUS 2017 شده است.

محیط‌های حسی سازگار؛ مقدمه‌ای در تعریفِ روشی پیشرو جهت طراحی حسیِ قابل انطباق، با بهره‌گیری از رویکرد بین‌رشته‌ای است؛ که در آن جنبه‌های علوم اعصاب، بیوفیلیا (احساس مثبت انسان‌ها نسبت به موجودات زنده)، کاپتولوژی، فناوری نانو، سینتیک (هدف آن بررسی رابطه میان حرکت اجسام و دلایل آن، نیروها و گشتاورهاست) و معنابخشی، به کمک یکدیگر در ایجاد «گفت‌وگو» میان معماری سازگار با ساکنان نقش مهمی ایفا می‌کنند. علاوه بر این، کتاب حاضر نشان می‌دهد که چگونه محیط‌های حسی سازگار، با روش‌های کاملاً جدید کیفیت بالاتری از زندگی را به وجود می‌آورند؛ و به‌طور استراتژیک فرصتی را که نوآوری‌های تکنولوژیکی به دست می‌آورند می‌گشاید. با آموزش دانش‌پژوهان، محققان، متخصصان و مشاوران می‌توان آنها را به سمتی هدایت کرد که دریابند چگونه معماری را طراحی کنیم که تکنولوژی تعاملی در آن ظهور یابد؛ این امر به آنها امکان می‌دهد، به طراحی معماری عمیق‌تر بپردازند تا درنهایت فراتر از تعامل، محیط‌هایی با قابلیت تغییر، ترفیع و تطبیق با نیازهای ضروری ساکنان و دیگر اهداف بلندمدت ایجاد کنند.

ماریا لورنا لیمن بنیان‌گذار آکادمی معماری حسی است. او برنده جایزه طراحی دیجیتال دانشگاه هاروارد است؛ همچنین دارای مدرک از موسسه پلی‌تکنیک ویرجینیا در ایالات‌متحده آمریکا و دانشکده طراحی دانشگاهی دانشگاه هاروارد است. لهمان در مجلات متعددی از جمله مجله معمار و فوربس و نشریات بین‌المللی، تحقیقات خود را منتشر کرده است.

در پیشگفتار این ترجمه به قلم مریم پیرهادی آمده است: در بیشتر مواقع، معماری تحت تسلط حس بینایی قرار دارد. تا آنجا که لوکوربوزیه می‌گوید: «در زندگی فقط در صورتی که بتوانم ببینم، وجود دارم.» وقتی صحبت از معماری و طراحی می‌شود، ما منحصراً برای یک حس ایده‌پردازی می‌کنیم و از سایر حواس غافلیم. درحالی‌که تجربه فرد از فضا و مکان ماحصل ادراک تمامی حواس او است.

در دهه‌های اخیر، بسیاری از معماران و طراحان نقش سایر حواس در ارائه تجربه چند حسی ما از فضا را مورد بررسی قرار داده‌اند. همچنین، محققان روانشناسی محیط تأکید کرده‌اند که ویژگی‌های حسی محیط بر ما دارای تأثیراتی هستند. در حقیقت، اغراق نیست اگر بگوییم واکنش ما نسبت به محیط‌هایی که در آن قرار داریم، اعم از طبیعی یا غیرطبیعی، نتیجه تأثیر ترکیبی همه حواس است؛ بدین ترتیب، به عنوان یک معمار مهم است که از تأثیر آنها مطلع شویم. مخاطب معماری انسانی است که دارای گستره‌ای از حواس است و نادیده انگاشتن هر یک از این حواس می‌تواند حالات روحی او را دگرگون سازد. همان‌طورکه یوهانی پالاسما معتقد است، «سرکوب سایر قلمروهای ادراکی… منجر به فقر محیط پیرامون و به‌وجودآمدن احساس جدایی و بیگانگی شده است.»

در این کتاب فضای معماری با تأثیر از پنج سطح اصلی تجربه انسان در ابعاد فیزیولوژیکی، عقلانی، عاطفی، رفتاری و روحی، به چالش کشیده شده است تا بتواند راه‌حلی بیابد که محیط را برای برانگیختن احساسات انسان توانمند می‌سازد. توانمندسازی محیط می‌تواند به دو شکل حاصل شود: اصلی‌ترین راه، طراحی معماری هوشمندانه و دومین روش بکارگیری تکنولوژی است. بدین ترتیب، با طراحی محیطی که بیشتر حس‌ها را درگیر می‌کند، قادر خواهیم بود کیفیت زندگی را افزایش دهیم و در عین‌حال، تجربیات چند حسی فراگیر، جذاب و به یادماندنی ایجاد کنیم. در نهایت، می‌توان امیدوار بود که با گسترش آگاهی از ماهیت چند حسی ادراک بشر از ابعاد سلب معماری فراتر رفته و به توسعه محیط‌هایی که در ارتقاء رفاه اجتماعی، احساسی و عاطفی انسان‌ها نقش دارند، کمک کنیم.»

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...