چندکلام سینمایی خطاب به عباس میلانی | هم‌میهن


با درود. حالا که عالیجناب بهرام بیضایی را به ینگه دنیا کشانیده‌ای و شرایط قابل‌توجهی برای او پدید آورده‌ای، حتماً میدانی که حد ایشان تدریس و به روی صحنه‌ بردن آثار تئاتری نیست. آقای میلانی در روزگاری به‌سر می‌بریم که تلویزیون در ایران با انکار تاریخ هشت‌هزار ساله ایران صرف بودجه‌های بسیار برای ساخت دوریالی‌های سفارشی و غیرقابل تماشا حتی برای مخاطب عام و پخش حماسی‌های سرزمین کره و چین، وظیفه ذاتی خود را به‌عنوان رسانه ملی انجام نمی‌دهد و درباره تاریخ‌ حماسی ایران هیچ نمی‌سازد، بدون آنکه به انکار آن بپردازد؛ ازسویی‌دیگر سینمای ایران را علف‌های هرز آنچنان اشغال کرده که به فیلمسازان صاحب اندیشه ایرانی هرگز فرصت تولید و اکران آثار تاریخی و تاریخ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران داده نمی‌شود.

بهرام بیضایی

از آنجا که عالیجناب بهرام بیضایی آثار قابل‌تأملی درباره تاریخ ایران و حماسه‌های سرزمین‌مان نگاشته است و در ایران هرگز مجال ساخت آن فراهم نمی‌شد و از آنجا که شما مسئولیت یک دانشگاه در ینگه‌دنیا را به‌عهده دارید و در آن کشور دارای نفوذ فرهنگی هستید و حرف‌تان را می‌خوانند، شرایطی برای این هنرمند نخبه ایران زمین فراهم سازید که ایشان همچون کوراساوا برای ژاپن؛ تاریخ ایران را به رشته تصویر درآورد و این فرصت را داشته باشد که از حداکثر توانمندی‌اش در تولید آثار سینمای تاریخی، حماسی درباره شخصیت‌هایی نظیر فردوسی، کوروش، داریوش و داستان‌های بزرگ شاهنامه بهره بجوید. آقای میلانی خود به نیکی می‌دانید پس از مرگ عجیب و نابه‌هنگام نابغه بی‌چون و چرای سینمای ایران، علی حاتمی، در سینمای ایران هرگز کسی در قامت ایشان پیدا نمی‌شود که تمام آثارش همچون کمال‌الملک مثل فرش ایرانی بی‌نظیر و کمیاب باشد.

حالا که این گنج بزرگ تئاتر و سینمای ایران را در آمریکا دارید، با تهیه‌کنندگان مستقل سینما در آن کشور رایزنی و راضی‌شان کنید به سرمایه‌گذاری برای آثاری از بهرام بیضایی که این خلأ فراوان در تاریخ سینمای ایران جبران شود و بیضایی با زبانی جهانی، آثاری در شکوه و عظمت تاریخ ایران بسازد و دنیا را سرشار از این تمدن کهن کند. جناب آقای میلانی نسل قبلی ما و آینده، تشنه خوراک فرهنگی امثال بیضایی درباره تاریخ ایران هستند و در این برهوت فرهنگی سینمای ایران، همت کنید و شرایط تولید چند اثر بزرگ برای استاد بیضایی را فراهم سازید که سعادت دنیا و آخرت نصیب‌تان شود. آقای میلانی باور بفرمایید آنچه اکنون از بیضایی در آمریکا تولیدشده، حداقل توانمندی این اقیانوس بزرگ فرهنگ و هنر ایرانی است و شأن ایشان آن است که چند اثر بزرگ درباره تاریخ ایران در آمریکا تولید کند و با عمق نگاه و ژرفای اندیشه‌ای که دارد، مردم دنیا را از تاریخ فرهنگی ایرانیان آگاه کند و نسل‌های بعدی ایران‌ زمین را از خوراک فرهنگی‌ای که ایجاد می‌کند، مغرور و سرمست کند.

آقای میلانی در تاریخ سینما و تلویزیون ایران درباره عاشورا ده‌ها فیلم و سریال ساخته شده اما تنها فیلمی که مخاطب عام و خاص با وجود 36 مورد سانسوری، از دیدنش سیر نمی‌شود و در تماشای آن میخکوب می‌ماند، اثری است که عالیجناب بهرام بیضایی نوشته؛ «روز واقعه». اگر می‌گذاشتند خود ایشان آن اثر را بسازد، بی‌شک که اثر شاهکارتری درمی‌آمد. چه‌بسا کارگردان «روز واقعه»، شهرام اسدی‌ پس ‌از این فیلم، کارهای زیادی در سینما و تلویزیون ایران ساخت اما هیچ‌کدام یک‌دهم قوت، تاثیرگذاری و ژرفای «روز واقعه» را نداشت و در جا زد.

جناب میلانی اینکه شرایط زندگی و تدریس مناسب برای بیضایی فراهم ساخته‌اید، اصلاً کافی نیست. قامت اندیشه بهرام بیضایی به‌اندازه کوروساوا در سینمای ژاپن، می‌تواند سینمای دنیا را با آثار حماسی تاریخی‌ای که می‌سازد و ژرفای نگاهی که دارد، غافلگیر کند و به جایزه‌بگیران دوزاری تله فیلم‌ساز که درام‌های‌شان دزدی است یا سینمایی نیست، نشان دهد که چگونه می‌توان فکر کرد، نوشت و تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایرانی را در دنیا برجسته ساخت. آقای میلانی؛ ایرانی ثروتمند در آمریکا و غرب، کم نیست. با یک فراخوان و رایزنی بزرگ شرایط تولید آثار ماندگار که در عرضه‌ی بهرام بیضایی هست و بس، دنیا را با فرهنگ ایرانی، تاریخ و اساطیرش شگفت‌زده کنید و کاری کنید کارستان.

جناب میلانی در میان تمام بازماندگان سینمای ایران، تنها فردی که واجد تولید آثار سینمایی درباره تاریخ و اساطیر فرهنگ ایرانی است، بهرام بیضایی است. تا سایه ایشان استوار است، همت کنید از روزمرگی و روزمرگی جلوگیری کنید و سبب خیری بزرگ شوید. تاریخ ایران بدین‌واسطه از شما به نیکی و بزرگی یاد خواهد کرد و این کوشش شما را برای ابد در حافظه تاریخی خود خواهد داشت. آقای میلانی شرایطی پدید آورید که فیلمنامه «دیباچه‌نویس شاهنامه» که توسط بیضایی سال‌هاست نوشته شده، توسط خود ایشان تولید شود و دنیا بداند که بزرگترین حماسه‌سرای جهان فردوسی و ایرانی است. آقای میلانی ماندگاری در تولید آثار مانا و بزرگ است؛ مسبب این کار بزرگ شوید و به‌واسطه بیضایی تاریخ و شکوهمندی فرهنگ تاریخی ایران را به دنیا نشان و عرضه دهید. آقای میلانی سینما قدرتی بسیار فراتر از هر رسانه‌ای دارد و پیچیده‌ترین مفاهیم در تاریخ بشری به‌واسطه سینما برای مخاطبان فراگیر جهانی قابل ارائه، ‌فهم و پذیرش قرار می‌گیرند؛ از این گنج بزرگی که سایه‌اش همچنان استوار است، کمال بهره را بجویید و او را به حماسه‌سرای بزرگ و جهانی سینمای ایران تبدیل سازید. کار بزرگی است، اگر این کوشش را انجام دهید.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...