ترجمه گودرز میرانی از «جامعه نمایش» گی دبور توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد. نشر آگه نیز ترجمه بهروز صفدری از این کتاب را بازنشر کرد.

به گزارش مهر، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی کتاب «جامعه نمایش» نوشته گی دبور، متفکر و فیلمساز مشهور فرانسوی را با ترجمه گودرز میرانی در شمارگان هزار نسخه، ۱۳۶ صفحه و بهای ۴۰ هزار تومان منتشر کرد.

همچنین انتشارات آگه نیز چاپ پنجم ترجمه بهروز صفدری از این کتاب را به تازگی با شمارگان ۲۲۰ نسخه، ۳۰۲ صفحه و بهای ۳۸ هزار تومان منتشر کرده است. چاپ چهارم این ترجمه نیز بهار امسال با شمارگان ۲۲۰ نسخه و بهای ۳۶ هزار تومان منتشر شده بود. نشر آگه این ترجمه را برای نخستین با در سال ۱۳۸۲ در دسترس مخاطبان قرار داده بود.

گی دبور، تئورسین چپ فرانسوی در سال ۱۹۳۱ در پاریس به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۴ درگذشت. کتاب «جامعه نمایش» که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد، مهم‌ترین اثر اوست و یکی از مشهورترین آثاری که نظریه‌‏ سیتواسیونیستی را بیان کرده است، نظریه‌ جنبشی که قاطع‌‏ترین نقش را اگر نه در ایجاد رویدادهای مه 68 فرانسه، دست‌‏کم در ارائه‌‏ی محتوای رادیکال آن داشته است. بهروز صفدری سیتواسیونیست را به «موقعیت ساز» ترجمه کرده است.

به باور پی‌یرـ یولیس بَرانک در کتابِ In Situs مفهوم «نمایش» نقطه‌ی کانونی تئوری انتقادی سیتواسیونیست‌هاست، مفهومی که توسط گی دوبور کشف شد اما اعضای مختلفِ انترناسیونال سیتواسیونیست، از آغاز و تا امروز ان را به کار بردند. درکِ این مفهوم با بسیاری خلط‌معناها و برداشت‌های غلط، از همان دوره‌ گی دوبور، مواجه شد. انتشار کتاب «جامعه نمایش» برای نخستین بار این مفهوم را در اثری به‌نهایت غنی، چه از لحاظِ سازوبرگ تئوریک و چه از نظر استنادهای تاریخی، به صورتی نظام‌مند ارائه می‌دهد.

البته دوبور از سوءتفسیرهای مربوط به مفهوم «نمایش» آگاهی داشت. می‌توان گفت که از لحاظی این امری مقدّر و ناگزیر بود که اندیشه‌ای که شرحی مفصل از جهان ماست برای اکثریتِ روشنفکران دوران او، همچنان‌که دورانِ ما، قابل‌فهم نباشد. به همین‌سان، مفهومی که برای درک پوچی و مهمل بودن جوامع در صد ساله‌ اخیر این‌همه کلیدِ نظری عرضه می‌کند لاجرم از دید قشر روشنفکران ناروشن به نظر می‌رسد، جسورترین این روشنفکران به طور کلی در مفهوم نمایش چیزی جز افشای «زیاده‌روی‌های نمایش» ندیدند و «نمایش» را به به یکی از مرئی‌ترین و ناخوشایندترین نشانگان آن فروکاستند، در حالی که منظور از مفهوم نمایش پاسخ دادن به یک مساله نظری مشخص است: شکل تاریخی «از خودبیگانگی در جوامعِ معاصر». (نقل قول‌ها از ترجمه بخشی از In Situs برانک به قلم صفدری درج شده است.)

«جامعه نمایش» شامل ۹ فصل به ترتیب با این عناوین است: «جدایی محتوم»، «کالا همچون نمایش»، «وحدت و افتراق در ظاهر»، «پرولتاریا همچون سوژه و همچون بازنمود»، «زمان و تاریخ»، «زمان نمایشی»، «آمایش سرزمین»، «نفی و مصرف در فرهنگ» و «ایدئولوژی مادیت یافته». پیوست ترجمه بهروز صفدری «تفسیرهایی در باب جامعه نمایش» است.

هنر |
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...