همراه شدن با این کتاب به خوانندگان اجازه می‌دهد که به این افراد به چشم بیماران محصور در زندان درون نگاه نکنند، بلکه با شناخت درست و دقیق­تر از بیماری به این افراد کمک کنند تا بتوانند به نهایت استعداد خود دست پیدا کنند و زندگی بهتر و مستقل ­تری داشته باشند، همانطور که دکتر تمپل چنین زندگی دارد.

«فکر کردن با تصاویر، گزارشی از درون زندگی با اوتیسم» [Thinking in pictures : and other reports from my life with]  تمپل گراندین  [Temple Grandin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، حسن رضایی مترجم کتاب «فکر کردن با تصاویر، گزارشی از درون زندگی با اوتیسم» [Thinking in pictures : and other reports from my life with] درباره این اثر توضیح داد: در این کتاب بی‌­نظیر ما نه تنها با زندگی دکتر تمپل گراندین  [Temple Grandin] آشنا می‌­شویم بلکه سفری خواهیم داشت به دنیای درون روان افراد اوتیسم زیرا دکتر تمپل نویسنده این کتاب، خود بیمار اوتیسم است. او به زیبایی هر چه تمام دنیای درون خود را با تمام تجربیاتش به تصویر کشیده، آنقدر واضح که هر خواننده­ای به راحتی می‌­تواند این تجربه نزیسته را از درون احساس کند.

او ادامه داد: در این کتاب تمپل تمام آنچه که می‌­تواند بر افراد اوتیسم اثر گذار باشد و این که چگونه اثر گذار است را شرح داده. به عنوان مثال او از تاثیر داروها بر جسم و روانش صحبت کرده و این یک تجربه بسیار ارزشمندی است برای تمام کسانی که با این بیماران در ارتباط هستند. هم­چنین از تاثیر غذاها، رژیم‌­های غذایی، بازی‌­ها، آموزش، چیدمان محیط و غیره و تاثیر هر کدام از این­ها صحبت کرده و حتی دکتر تمپل به زیبایی هر چه تمام استعدادها و نحوه شکوفا کردن استعداد این افراد را به تصویر کشیده.

به گفته این مترجم، همراه شدن با این کتاب به خوانندگان اجازه می‌دهد که به این افراد به چشم بیماران محصور در زندان درون نگاه نکنند، بلکه با شناخت درست و دقیق­تر از بیماری به این افراد کمک کنند تا بتوانند به نهایت استعداد خود دست پیدا کنند و زندگی بهتر و مستقل ­تری داشته باشند، همانطور که دکتر تمپل چنین زندگی دارد.

او با بیان اینکه این کتاب به زبانی بسیار ساده و زیبا دنیای درونی افراد اوتیسم را بیان کرده یادآور شد: این کتاب می‌­تواند برای تمام کسانی که با این بیماران در ارتباط هستند از جمله روان­پزشکان، روان­شناسان­، کار درماتگران، گفتار درمانگران، کارکنان مراکز نگه­داری از این بیماران و به خصوص خانواده‌­های این عزیزان کتاب بسیار مفید و ارزشمند و کمک کننده‌­ای است.

رضایی گفت: هر انسانی با هر رنج و بیماری بخشی از این زنجیره هستی است که قطعا بدون هدف خلق نشده. گاهی یک جرقه کوچک و یک روزنه می‌­تواند راه و مسیر شگفت‌انگیزی باشد. همانطور که می‌­دانیم این افراد گاهی استعدادهای بی‌­نظیری دارند که گاهی به دلیل درست شناخته نشدن و گاهی به دلیل عدم توانایی آنها در بیان استعدادشان بدون پرورش باقی می­‌ماند. بی ­شک بیان چنین نکاتی و بیان یک نمونه واضح و موفق از این افراد با در اختیار قرار دادن تجربیاتش می­‌تواند کمک مفیدی باشد. همانطور که خود تمپل یک فرد موفق و مفید به حال جامعه است که یک سوم از تجهیزات نگهداری دام­ها در ایالت متحده را ایشان طراحی و اجرا کردند. امیدواریم که این کتاب راه­گشای شاخت دقیق­تر و درست­تر این افراد باشد.

او با تاکید بر اینکه دنیای اوتیسم دنیای بسیار ناشناخته‌­ای باقی مانده زیرا این بیماران اغلب قادر به بیان تجربه­‌ها و احساسات خود نیستند توضیح داد: لذا در جامعه به این افراد اغلب به چشم بیماران محصور در خود نگاه می‌­شود. دنیای درون روان آدم­ها پر از ظرافت‌­ها و پیچیدگی­‌هایی است که انسان­ها با زبان گفتار خود و حتی اعمال ارادی و منطقی خود آن را به نمایش می‌­گذارند و آن را بیان می‌­کنند. حال آنکه این افراد قادر به بیان نیسند، اما این بدان معنا نیست که دنیای درون روان این افراد خاموش است. همان­طور که دکتر تمپل از دنیای درونش صحبت کرده دنیای این افراد هم مثل سایر افراد پر از ظرافت‌­هاست، و حتی بیشتر که نیاز به شناخت دارد.

رضایی در پایان گفت: این کتاب شگفت انگیز با توضیحات کاملش راه را برای ورود به دنیای درونی این افراد باز می­‌کند که این گشایش می­‌تواند در مسیر تعالی و رشد و درمانی این افراد بسیارموثر باشد. لذا نه تنها خانواده‌­ها بلکه جامعه پزشکی و تمام افراد در ارتباط با این افراد باید آگاهی کامل از این افراد و بیماری داشته باشند تا بتوانند به نحو موثری این اقدامات را برای کمک به آنها انجام دهند و حتی جامعه ما گاهی در برخورد با این عزیزان و خانواده­‌های آن­ها دچار سوءرفتار هستند که بخش اعظمی از این چنین رفتارهایی ناشی از عدم آگاهی است. لذا امیدوارم کتاب حاضر بتواند با کمک به بخش­‌های مختلف جامعه زمینه­‌ساز زندگی بهتر و ارزشمندتری برای این بیماران باشد.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...