رابرت مکنزی [Robert J. Mackenzie] ، در کتاب «کلیدهای رفتار با کودک سرسخت»، [Setting Limits with Your Strong-Willed Child: Eliminating Conflict by Establishing CLEAR, Firm, and Respectful Boundaries] اطلاعات و ابزار مورد نیاز را به شما ارائه می‌دهد تا کودک سرسخت خود را بهتر درک کنید، بدرفتاری‌ها و کشمکش‌ها را متوقف سازید و قوانین خود را به روشن‌ترین و قابل‌فهم‌ترین شیوه آموزش دهید.

رابرت مکنزی [Robert J. Mackenzie] ، در کتاب «کلیدهای رفتار با کودک سرسخت»، [Setting Limits with Your Strong-Willed Child: Eliminating Conflict by Establishing CLEAR, Firm, and Respectful Boundaries]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «چنانچه علاقه‌مندید که بدانید چه چیزهایی در زندگی شما مسأله‌ساز هستند، این سه کار یا یکی از آن‌ها را انجام دهید: ازدواج کنید، کسب‌وکار خود را آغاز کنید یا یک کودک سرسخت را بزرگ کنید. من هرسه کار را کرده‌ام، اما بزرگ کردن یک فرزند سرسخت بییشتر از هر تجربه دیگری درباره خودم، درباره دیگران و درباره اهمیت تعیین حدومرزهای روشن و محکم، به من درس داده است.» دکتر رابرت جی. مکنزی، مشاور خانواده و متخصص روان‌شناسی با بیش از 30 سال تجربه در کمک به والدین و معلمان در زمینه حل مسائل یادگیری و تطابق رفتاری کودکان، کتاب «کلیدهای رفتار با کودک سرسخت» را با چند سطری که در بالا خواندیم، آغاز می‌کند.

او در بخش دیگری از مقدمه کتابش می‌نویسند: «اکنون که به گذشته می‌نگرم، متوجه می‌شوم با بیشتر والدین و آموزگارانی که در کارگاه من شرکت می‌کنند، تفاوتی ندارم. آن‌ها در پی یافتن راه‌حل برای مشکلات خود با فرزندان مطیع نیستند، بلکه به این دلیل می‌آیند که در کشمکش با فرزندان سرسخت از پا درآمده‌اند. این آموزگاران و پدر و مادرها، مانند من ابزار راهنمایی اندکی دارند، اما ابزار درست را ندارند و ابزاری هم که دارند برای شیوه یادگیری و خلق‌وخوی کودک سرسختشان، چندان مناسب نیست. این کتاب به شما کمک می‌کند ابزار را مناسب‌تر کنید. «کلیدهای رفتار با کودک سرسخت»، اطلاعات و ابزار مورد نیازتان را به شما می‌دهد تا کودک سرسخت خود را بهتر درک کنید، بدرفتاری‌ها و کشمکش‌ها را متوقف سازید، قوانین خود را به روشن‌ترین و قابل‌فهم‌ترین شیوه آموزش دهید. می‌توانید با همه روش‌های ناکارآمدی که شما را فرسوده می‌کنند و به‌ هیچ‌جا هم نمی‌رسانند، خداحافظی کنید.»

امروزه روش بزرگ کردن فرزند با گذشته متفاوت بوده و از جهات فراوانی مشکل‌تر هم شده است. این کتاب به والدین کمک می‌کند که فرزندان خود را مطابق با نیازهای متنوع و فزاینده جامعه امروز پرورش دهند. این اثر در 13 فصل، ابتدا بر درک کودک سرسخت تأکید می‌کند و در ادامه به این مباحث می‌پردازد: فرزندان سرسخت چگونه قوانین شما را یاد می‌گیرند، پدر و مادرها چگونه قوانین خود را یاد می‌دهند، حد و مرزهای شما محکم هستند یا سست؟، نمایش خانوادگی، چگونه روشن حرف بزنید، توقف جنگ قدرت پیش از آغاز، تقویت قوانین با پیامدهای منطقی، مدیریت مقاومت احتمالی، برانگیختن کودک به همکاری، آموزش مهارت‌ها: نشان دادن موثرترین راه به آن‌ها، شکیبایی: درمان خشم و سرخوردگی و درک فرایند تغییر.

ناهماهنگی میان پدر و مادر
«اگر مادر بگوید: «پیش از آنکه برای بازی بروی، اسباب‌بازی‌هایت را جمع کن.» و پدر بگوید: «بگذار برود عزیزم. دوستانش منتظرش هستند.» و در را باز نگه دارد تا کودک بتواند در برود، کودک درباره قوانینی که از او انتظار می‌رود رعایت کند، چه پیامی می‌گیرد؟ در واقع دو دسته قانون در کار هستند، قانون مادر می‌گوید: «خواهش می‌کنم انجام بده.» و «قانون پدر می‌گوید: «مجبور نیستی.» قانون چه کسی حکمفرماست؟ بله، در اینجا پدر پیروز است.

دفعه بعد که از کودک بخواهند پیش از رفتن برای بازی، اسباب‌بازی‌هایش را جمع کند، چه می‌شود؟ احتمالا او محک می‌زند که ببیند کدام قانون حاکم است. اگر مادر درخواست کند، کودک احتمالا پاسخ خواهد داد: «پدر می‌گوید، مجبور نیستم این کار را بکنم.» اگر پدر درخواست کند، کودک احتمالا خواهد گفت: «اما دفعه قبل شما گفتید مجبور نیستم این کار را بکنم.» در هر دو حالت، ناهماهنگی میان پدر و مادر، زمینه اختلاف را میان آن سه نفر فراهم می‌آورد.»

تفکر تنبیهی، تفکر منطقی نیست
«اگر در گذشته به روش‌های تنبیهی متکی بوده‌اید، لازم است مراقب باشید که مبادا از پیامدهای منطقی به روش تنبیهی استفاده کنید. پیامدهای تنبیهی ممکن است بدرفتاری را متوقف کنند، اما به ندرت رفتار قابل‌قبول را آموزش می‌دهند یا تشویق می‌کنند. چرا؟ زیرا بیشتر اوقات کودکان پیامدهای تنبیهی را همچون حمله‌ای شخصی می‌بینند و در اینجاست که یاددهی به پایان می‌رسد. پیامدهای تنبیهی، الهام‌بخش روابط همکارانه و محترمانه میان پدر و مادر و فرزندان نیستند.

اگر گرایش به تنبیه دارید، تفکرتان را بررسی کنید. به یاد بسپارید تفکر تنبیهی، تفکر منطقی نیست. وقتی فرزندانتان بدرفتاری می‌کنند، آیا از خود می‌پرسید: «آن‌ها چه دوست دارند؟ بهشان نشان می‌دهم! آن‌را ازشان می‌گیرم!» اگر پاسخ بله است، احتمالا گرایش به تنبیه دارید و درس‌های تربیتی شما به احتمال زیاد به شکست می‌انجامد.»

نخستین چاپ کتاب «کلیدهای رفتار با کودک سرسخت» با ترجمه فرناز فرود در 352 صفحه با شمارگان یک‌هزار و 500 نسخه به بهای 58 هزار تومان از سوی انتشارات صابرین راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...