همایش " آشنایی باادبیات داستانی معاصرایران " روز جمعه هفتم مهرماه در دانشگاه‌های شرق‌شناسی ناپل و ونیز برگزار خواهد شد.

 در این همایش که به همت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در رم برگزار می‌شود، "مصطفی مستور" داستان‌نویس معاصر ایرانی و جمعی از اساتید و دانشجویان دوره دکترای در دانشگاه شرق‌شناسی ناپل حضور خواهند داشت.

گفتنی است این همایش همچنین روز سه شنبه یازدهم مهر ماه در محل دانشگاه ونیز نیز برگزار شده و در آن مصطفی مستور به ویژگی‌های داستان‌نویسی معاصر ایران خواهد پرداخت. در این نشست‌ها علاوه بر مصطفی مستور، تعدادی از اساتید کرسی زبان فارسی این دانشگاه‌ها به ایراد سخنرانی می‌پردازند.

 
در این همایش‌ها همچنین موضوع تاثیر متقابل ادبیات ایران و ایتالیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت و سه داستان کوتاه از"
مصطفی مستور" باعناوین "سوفیا"، "ملکه‌الیزابت" و "مهتاب" نیز که به مناسبت این نشست از سوی کرسی زبان فارسی دانشگاه ناپل ترجمه شده، دراختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...