بازدیدکنندگان خانه موزه اسکات و زلدا فیتزجرالد می‌توانند علاوه بر گردش در اتاق‌ها و تماشای موزه، در آن اقامت کنند.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از همشهری آنلاین، اسکات فیتزجرالد نویسنده آمریکایی رمان «گتسبی بزرگ» و همسرش سال‌های ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۲ را در عمارتی در مونتگمری آلاباما سپری کردند. امروز این ساختمان موزه اسکات و زلدا فیتزجرالد و اقامتگاه مخصوص بازدیدکنندگان این موزه است. این خانه قدیمی و بدون تجملات مرسوم است. گردانندگان این موزه اعلام کرده‌اند برای اقامت در آن، مسافران نباید انتظار امکانات مدرن داشته باشند؛ گرچه کسی به نیت اقامت در اقامتگاهی با امکانات تمام‌عیار به موزه اسکات و زلدا نمی‌رود. راه‌پله شیبدار است و نور در شب کم، بخشی از کاغذهای دیواری، کاغذ دیواری اصلی خانه است که قسمت‌هایی از آن کنده شده و خلاصه همه‌چیز قدیمی، اندکی رعب‌آور و دقیقا همان‌طور است که باید باشد.

اسکات فیتزجرالد از نویسندگان بزرگ قرن بیستم است که آثارش را نمایانگر عصر جاز در آمریکا می‌دانند. او در سال ۱۹۱۷ بعد از پیوستن امریکا به جنگ جهانی اول، وارد ارتش و سال ۱۹۱۹ اخراج شد. در دانشگاه پرینستون با زلدا آشنا شد و با او ازدواج کرد. زندگی عاشقانه او و همسرش با وجود بیماری روحی زلدا، از داستان‌های عاشقانه معروف تاریخ ادبیات است. از جمله آثار ترجمه‌شده فیتزجرالد به فارسی جز گتسبی بزرگ، می‌توان به «این سوی بهشت»، «زیبا و ملعون»، «لطیف است شب»، «آخرین قارون» و مجموعه داستان «بازگشت به بابل» اشاره کرد.

خانه و موزه اسکات فیتزجرالد | تصویر

خانه و موزه اسکات فیتزجرالد | تصویر

خانه و موزه اسکات فیتزجرالد | تصویر

خانه و موزه اسکات فیتزجرالد | تصویر

خانه و موزه اسکات فیتزجرالد | تصویر

خانه و موزه اسکات فیتزجرالد | تصویر

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...