نمایشگاهی از نقاشی‌های دیده نشده میلان کوندرا در پاریس برپاست که می‌تواند برای علاقه‌مندان به جهان داستانی نویسنده فرانسوی اهل جمهوری چک جذاب باشد.

نمایشگاه نقاشی‌های میلان کوندرا در پاریس

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ نمایشگاهی در حال حاضر در پاریس برپاست که با نگاهی بدیع و بی‌سابقه به نقاشی‌های میلان کوندرا فرصتی نادر و گرانبها به دوستداران نویسنده اهل چک برای کشف دوباره او و جهان داستانی‌اش بخشیده است.

طرفداران میلان کوندرا حالا با دیدن نقاشی‌هایی از او که تاکنون دیده نشده و توسط کوندرا و همسرش برای نمایش گذاشته شده شگفت‌زده خواهند شد. این نقاشی‌ها سرشار از حس طنز، سرگرمی و استعداد نویسنده‌ای هستند که حالا دهه 90 زندگی خود را پشت سر می‌گذارد.

نمایشگاه نقاشی‌های میلان کوندرا در پاریس

مسئول نمایشگاه درباره این نمایشگاه می‌گوید «این طور که پیداست کوندرا از دهه 70 میلادی شروع به کشیدن نقاشی کرده؛ از همان زمانی که با همسرش وارد یک آپارتمان خالی در شهر رن فرانسه شدند. ظاهرا کوندرا می‌خواسته با کشیدن نقاشی و آویختن ‌آن‌ها بر روی دیوار‌های خالی همسرش را خوشحال کند.»

او در ادامه می‌گوید «بعد از اینکه پس از تقریبا 40 سال زندگی در تبعید، میلان کوندرا، نویسنده اهل چک تابعیت وطنش را باز پس گرفت در سایه این آشتی و پیوند دوباره مرکز چک در فرانسه از رئیس کتابخانه مواراوی خواست تا این نمایشگاه را ترتیب دهد. لازم به ذکر است که کوندرا در جولای سال 2020 کتابخانه شخصی خود را به کتابخانه موراوی در برنو اهدا کرد تا امکان برگزاری این نمایشگاه فراهم شود.»

نمایشگاه نقاشی‌های میلان کوندرا در پاریس

مدیر نمایشگاه می‌‌گوید «این نقاشی‌ها دو دسته هستند؛ برخی برای روی جلد کتاب‌ها هستند که معروف و شناخته شده‌اند و برخی هم نقاشی‌های رنگی هستند که بیانگر ارتباط صمیمی و داستان شخصی زوج کوندرا است.»

میلان کوندرا در سال 1929 در برنو چک‌اسلواکی متولد شد. او در سال 1975 به دلیل فعالیت‌های سیاسی در کشورش و اخراجش از حزب کمونیست از چک‌اسلواکی به فرانسه فرار کرد و از آن زمان تاکنون در این کشور زندگی می‌کند. او مهم‌ترین آثارش را که شامل کتاب‌های «خنده و فراموشی، 1979»، «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی، 1984»، «هنر رمان، 1986» و «جاودانگی، 1990» می‌شود در فرانسه به چاپ رساند.

نمایشگاه نقاشی‌های میلان کوندرا در پاریس

در سال 1979 دولت وقت چکسلواکی تابعیت کوندرا را لغو کرد و آثار این نویسنده در زادگاهش ممنوع اعلام شد. کوندرا دو سال بعد موفق شد تابعیت فرانسوی بگیرد. با این حال در سال گذشته میلادی جمهوری چک تابعیت زادگاه کوندرا را پس از 40 سال به او بازگرداند.

................ هر روز با کتاب ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...