شماره هفتاد و سوم مجله «سینما و ادبیات» ویژه سینمای اتحاد شوروی و کارگردان مطرح آن آندری تارکوفسکی منتشر شد.

 به گزارش ایسنا، در معرفی این شماره از «سینما و ادبیات» عنوان شده است:

 در دهه ۱۳۶۰ سینمای تارکوفسکی در ایران بسیار تبلیغ شد و مورد توجه قرار گرفت. «سینما و ادبیات» در این شماره کوشیده نگاهی متفاوت به سینماگر برجسته و تأثیرگذار و سبک کار منحصر به فرد او داشته باشد.

«سینمای ژانر» موضوع محوری سینمای این شماره از مجله است. شواهد نشان می‌دهد در سینمای متأخر ایران گرایشی به موضوع ژانر پدید آمده است. اما سوال این است که این اقبال به استفاده از ظرفیت‌های ژانر در سینمای ایران تهدید است یا فرصت؛ حرف‌های جالب علیرضا داوودنژاد و محسن امیریوسفی در مورد سینمای ژانر را در میزگرد بخوانید.

بخش ادبی بر «ادبیات مسئله‌محور و ادبیات سوال‌محور» متمرکز شده است. چرا در ادبیات چند دهه اخیر تجربه‌های نوشتاری فراتر از تجربه‌های زیسته در چارچوب عقلانیت متعارف و مناسبات زندگی روزمره نمی‌رود. علیرضا سیف‌الدینی، منیرالدین بیروتی، خلیل درمنکی و پویا رفویی در میزگرد این بخش به تفصیل به این پرسش‌ پاسخ داده‌اند. همچنین شاپور بهیان، ابراهیم دمشناس، شهریار وقفی‌پور، ابوتراب خسروی، محسن خیمه‌دوز و... از زاویه‌های متفاوتی به این موضوع نگاه کرده‌اند.

پرونده ادبی دیگر در این شماره «گوستاو فلوبر» را محور بحث خود قرار داده است. در این پرونده بر فلوبر از حیث‌ مولفه‌های فرمال رمان‌هایش تمرکز شده است. جهت مطالب این پرونده بازخوانی فلوبر در بستر سنت رمان اروپایی است؛ یعنی بیان مولفه‌های فرمالی که فلوبر را از اسلافش ممتاز می‌کند.

چهره این شماره مجله «خسرو خورشیدی» از پیشکسوتان حوزه هنرهای تجسمی، مجسمه‌ساز، طراح صحنه، لباس و نقاش است. خورشیدی طراح صحنه سریال «سربداران» بوده و در محضر بزرگان سینمای جهان درس آموخته است. صحبت‌های جالب این معمار صحنه را از ۵۰ سال فعالیت حرفه‌ای‌اش در گفت‌وگوی اختصاصی این شماره دنبال کنید.

داستان جذاب «آدمِ این قصه»، تجربه خوانش تروماتیک اورهان پاموک از جلد پنجم «در جست‌وجوی زمان از دست‌رفته» پروست به ترجمه صالح حسینی و تحلیل پوریا رفویی از این قصه شگفت‌انگیز را در این شماره از دست ندهید.

«سینما و زنان» بخشی تازه پیداشده در مجله «سینما و ادبیات» است که برای اولین شماره خود «آنیس واردا» را که به او لقب «مادربزرگ موج نو» داده شده  و از شاخص‌ترین چهره‌های موج نو است انتخاب کرده است. واردا تا واپسین روزهای زندگی، تا نودسالگی همچنان فیلم ساخت  و در ساخت فیلم‌ها و مستندهایش خلاقیت به خرج داد. در این شماره مضمون‌های متنوع و دستاوردهای فرمی این کارگردان سرشناس مورد بحث قرار گرفته است.

 «بازیگری» مبحثی است که بخش «فیلم‌ها و احساس‌ها» به آن پرداخته است. یادداشت‌های نویسندگانی چون آندره بازن، اندرو ساریس، کنت جونز و... در این بخش آمده است.

 «نوشته‌های پسامرگی» نوشته احمد اخوت، داستان‌هایی با ترجمه قاسم صنعوی و علی‌اصغر حداد، مقاله «بکت‌خوانی در عصر ترامپ»، و مقاله «سینما مظهر دموکراسی» از آلن بدیو به ترجمه صالح نجفی، گفت‌وگو با سروش صحت درباره اولین فیلم سینمایی‌اش «جهان با من برقص» از دیگر بخش‌های این شماره است.

شماره ۷۳ مجله «سینما و ادبیات» با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی همایون خسروی دهکردی و سردبیری نیلوفر نیاورانی در ۲۲۰ صفحه با قیمت ۱۷هزار تومان منتشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...