هشتمین شب کارگردانان سینمای ایران در حالی با تقدیر از وحید جلیلوند، مرضیه برومند، ناصر غلامرضایی، واروژ کریم‌مسیحی، ‌نصرت‌الله کریمی و مسعود جعفری جوزانی برگزار شد که برخی از سینماگران انتقاداتی را به شرایط سینمای ایران از صنعتی نبودن تا نادیده انگاشتن برخی هنرمندان و سینمای کودک بیان کردند.

به گزارش ایسنا، هشتمین شب کارگردانان سینما با حضور جمعی از هنرمندان شامگاه چهارشنبه ۱۵ اسفند ماه با دبیری پوران درخشنده در مرکز همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

در این مراسم که اجرای آن را داریوش فرهنگ برعهده داشت، هنرمندان و مسئولین حضور دارند.

پوران درخشنده دبیر هشتمین شب کارگردانان سینما در ابتدای این مراسم به هم زمانی برگزاری این جشن با روز درختکاری اشاره کرد و سینما را به مانند درخت تناوری دانست که نیاز به هرس و آفت کشی هم دارد.

او همچنین از هنرمندان درگذشته هم یاد کرد و سپس گفت: خیلی دوست داشتم که آقای انتظامی نیز اینجا بودند. درخواستی از او و وزیر ارشاد داشتم، تا زمانی که سینما به عنوان یک هنر و صنعت از طرف مسئولان شناخته نشود مشکلات کپی رایت، مالیات، بیکاری، ارزش افزوده و هرآنچه که خواسته‌ایم و محقق نشده است پا برجاست. به همین دلیل می‌خواهیم که سینما به عنوان یک هنر صنعت به رسمیت شناخته شود.

او همچنین گفت: جای شهلا ریاحی به عنوان یکی از کارگردانان زن ما که ۶ دهه قبل به عنوان اولین فیلمساز زن در این حوزه فعالیت می‌کرد واقعاً خالی است.

علی درویش‌پور مدیرعامل برج‌میلاد در ادامه این مراسم بیان کرد: خوشحالم که آخرین شب کاری من به میزبانی هنرمندان گذشت. باورم این است که رشد هر جامعه‌ای به فرهیختگی مردمان‌اش است. امشب در فهرست شب‌های برج میلاد و به یاد ماندنی من ثبت خواهد شد.

سپس کلیپی از هنرمندان درگذشته این چند سال سینما پخش شد.

داریوش فرهنگ در بین صحبت‌های خود به سالگرد درگذشت رسول ملاقلی پور و همایون شهنواز هم اشاره کرد.

در ادامه مراسم محسن امیر یوسفی رئیس کانون کارگردانان در سخنانی کوتاه بیان کرد: وقتی در حوزه سینما، کار صنفی می‌کنی متوجه زحمت افراد در دوره‌های قبل می‌شوید.

محمدجواد حق‌شناس عضو شورا شهر تهران که در این مراسم حضور داشت، اظهار کرد: موفقیت سینمای کشور در این سالهای اخیر وامدار بزرگان و پیشکسوتان سینمایی است. نقشی که امروز سینما در عرصه فرهنگ و جامعه سازندگی دارد نقشی بی بدیل بوده و انکار ناپذیر است.

تقدیر از وحید جلیلوند

در ادامه مراسم از وحید جلیلوند کارگردان سینما به عنوان اولین هنرمند در این مراسم تقدیر شد و داریوش فرهنگ گفت که اولین این تقدیر به معنای خوش آمد گویی به این هنرمند برای ورودش به سینمای حرفه‌ای است.

در این قسمت با حضور پوران درخشنده، مصطفی کیایی محسن امیر یوسفی و علی درویش‌پور تندیس کانون کارگردانان و لوح تقدیر را به وحید جلیلوند اهدا کردند.

جلیلوند در سخنان کوتاهی گفت: دریافت این هدیه برای من بسیار ارزشمند است و امیدوارم سایه همه بزرگان سینمایی که در این مراسم هستند بر سر ما باشد.

تقدیر از مرضیه برومند

دومین تقدیر شب کارگردانان به مرضیه برومند اختصاص داشت.

پوریا عالمی از نویسندگان و طنزپردازان پیش از تقدیر از مرضیه برومند در سخنانی بیان کرد: "شهر موش‌ها" در زمانی به وجود آمد که شرایط جامعه خوب نبود و در جنگ بودیم و اخبار از درباره جنگ و شهادت بود. قصه گویی از توانایی‌های مرضیه برومند است. او در دوره‌ای "خونه مادر بزرگه" را هم ساخت و اینچنین او یک پیوند نسلی به وجود آورده است.

سپس با حضور پیروز حناچی شهردار تهران، احمد امینی، پوران درخشنده و نرگس آبیار لوح تقدیر و تندیس کانون کارگردانان به مرضیه برومند اهدا شد.

در ادامه مرضیه برومند با بیان اینکه من کوتاه صحبت اما خوب صبحت می‌کنم" گفت: من تقدیر امشب را به حساب تقدیر از سینمای کودک می‌گذارم و از این بابت تشکر می‌کنم. اصولاً در این سال‌ها خانه سینما ما را تحویل نگرفته است و من این اتفاق و تقدیر را به فال نیک می‌گیرم. سینمای کودک همیشه افتخاری برای سینمای ایران بوده است در بسیاری از مواقع اقتصاد سینما را تغییر داده است اما هیچگاه آن را جدی نگرفته‌اند.

او سپس خطاب به شهردار تهران گفت: شهر ما سینما مخصوص بچه‌ها ندارد. خواهش می‌کنم این موضوع را جدی بگیرید.

تقدیر از ناصر غلامرضایی

سومین تقدیر این مراسم به ناصر غلامرضایی از فیلمنامه‌نویسان، تهیه‌کنندگان و کارگردانان سینمایی اختصاص داشت.

عبدالله باکیده پیش از تقدیر از این هنرمند با تاکید بر اینکه "ناصر غلامرضایی شناسنامه لرستان است" در سخنانی گفت: او نیازی به تعریف کسانی مثل من ندارد. او کسی است که به فرهنگ عمومی با علاقه و عاشقانه نگاه می‌کند.

سپس با حضور مسعود رایگان، پوران درخشنده، وحید موسائیان و نادر مقدس از ناصر غلامرضایی تقدیر شد.

ناصر غلامرضایی پس از دریافت هدایایش، اظهار کرد: امروزه افتخار می‌کنیم که بعد از چندین دهه صاحب جایگاهی به نام سینمای بومی و قوم‌نگار هستیم.

تا پیش از این سینمای فرهنگ بومی جایگاهی نداشت و حالا خوشحالم که لهجه‌های گوناگون و خرده فرهنگ‌ها دیده و شنیده می‌شوند و به لحاظ اندیشه صاحب چند صدایی شده است.

در ادامه مراسم پیروز حناچی شهردار تهران در سخنانی با بیان اینکه "اگر بخواهیم از چند جاذبه در ایران نام ببریم به غیر از میراث فرهنگی سینما یکی از این جاذبه‌ها است. تلاش شهرداری تهران و همکاران من در شورای شهر این است که این سرمایه عظیم را پاس بداریم و به آن بیافزائیم.

او ادامه داد: نگاه ما در اداره امور شهر تغییر کرده است و تنها بناهایی چون ساختمان‌ها جزو آثار دیدنی نیستند البته بناهای فاخر جزو سرمایه‌های شهر هستند اما سرمایه اصلی هنرمندان اند که قطعاً با این نگاه شهر به گونه دیگری اداره خواهد شد. استفاده از هنر و معماری به زیبایی و دادن زنگ به شهر مؤثر است. حال مردم این شهر خوب نیست و اگر از کسی بپرسید تهران چه رنگی است اکثریت خواهند گفت تهران خاکستری است.

شهردار تهران اضافه کرد: ما در کوتاه مدت برای مشکلات شهر راهی جز همراهی مردم نداریم و به همین مناسبت از شما تقاضا می‌کنم که به این کمپین بپیوندید. فردا هم به مناسب قدردانی از همایون شهنواز خیابانی را به نام او نام گذاری خواهیم کرد و از تندیسی از او پرده برداری خواهد شد.

حناچی در پایان گفت: امشب سیروس حسن‌پور را دیدم که شاید قریب به ۳۰ سال بود که هم را ندیده بودیم. از کسانی چون امیر نادری فیلم‌های «سکه» و «سفر» و «ساز دهنی» که بخشی از دوران کودکی ما است را ساخت تشکر می‌کنم و آنها زمینه ساز رسیدن سینمای ما به این نقطه بودند.

در ادامه این مراسم داریوش فرهنگ بیان کرد که به پیشنهاد کانون کارگردانان و موافقت شورای شهر روز ۱۶ اسفند به عنوان روز کارگردان نام گذاری خواهد شد.

تقدیر از واروژ کریم مسیحی

تقدیر بعدی این جشن به واروژ کریم مسیحی اختصاص داشت.

بهمن فرمان‌آرا که برای سخنرانی درباره این هنرمند در جایگاه حاضر شده بود، بیان کرد: خوشحالم کسی به او توجه کرده است. او وقتی فیلم «پرده آخر» را ساخت تعداد زیادی جایزه به او دادند اما نوکر افغانی خود را نیاورد که صحبت کند و جایزه را دریافت کند و همیشه فرد مظلومی بود.

او ادامه داد: با توجه به اینکه قوم ارامنه سهم زیادی در سینمای ما دارند، واروژ کریم مسیحی راه بهرام بیضایی را ادامه داد و این روزها با سیستمی که براای پروژه‌ها و کارگردانان در نظر گرفتند واقعاً آدم دلش می‌سوزد که این آدم با این همه استعداد و توانایی ۱۸، ۱۹ سال نمی‌گذارند فیلم بسازد. می‌گویم نمی‌گذارند زیرا میدانم این سیستم چگونه فعالیت می‌کند ما کارگردانانی داریم که از بلافاصله پس از ساخت سریال به فیلم می‌روند و ما بین این دو کار شاید فقط یک هفته هم بیکار نیستند. چه کسی موجودیت مالی این کار را به عهده می‌گیرد. در نهایت خوشحالم که رفاقت طولانی با این مرد داشتم.

سپس با حضور محمدرضا عرب، سعید پورصمیمی، بهمن فرمان‌ارا، رضا میرکریمی، همایون اسعدیان، خسرو معصومی و پوران درخشنده از واروژ کریم مسیحی تقدیر شد.

در ادامه کریم مسیحی در پاسخ به سوال داریوش فرهنگ که پرسید "چرا شما ۱۸ سال است فیلم نساختی؟ " گفت: من جواب این سوال را نمی‌دهم زیرا اینجا جایش نیست اما از شورای مرکزی کانون کارگردانان تشکر می‌کنم. آنها معمولاً از من مشورت می‌گیرند اما من برای بالا آمدن و حضور در این جایگاه اعتراض داشتم و نمی‌خواستم اما به من دستور دادند و حرفم را گوش نکردند.

داریوش فرهنگ همچنین در ادامه این مراسم خبر داد که قرار است نسخه مرمت شده فیلم‌های "طلسم" و "پرده آخر" در جشنواره جهانی فیلم فجر رونمایی شود.

تقدیر از نصرت‌الله کریمی

پنجمین تقدیر به نصرت الله کریمی بازیگر نویسنده کارگردان و مجسمه ساز اختصاص داشت.

سیروس الوند با حضور در جایگاه درباره نصرت‌الله کریمی بیان کرد: اواخر دهه پنجاه و اوایل شصت دو اتفاق مهم در جهان رخ داد، موج نو در فرانسه و نئورئالیسم در ایتالیا شکل گرفتند. بر این اساس اولین فیلم رئالیسم در سینمای ایران «درشکه‌چی» بود که از هر زاویه‌ای که به آن نگاه کنی تصویری واقعی از زندگی مردم بود.

او ادامه داد: نصرت کریمی برای نوشتن فیلمنامه محلل متهم می‌شود و در زندان اوین می‌افتد. روزی که می‌خواستند رأی صادر کنند فیلم را نمایش می‌دهند و در ابتدا همه به آن می‌خندند اما وقتی فیلم تمام می‌شود به آن اخم می‌کنند. سپس از او می‌پرسند این فیلمنامه را با چه دستی نوشتی و او می‌گوید با دست راست. سپس حکم می‌دهند دست راستش را قطع کنند اما دکتر در ترافیک می‌ماند و این اتفاق انجام نمی‌شود در نوبت بعد سید احمد خمینی سفارش می‌کند که دست این هنرمند قطع نشود. جرمش چه بود؟ به قرآن توهین کرده است! چقدر در این ۴۰ سال توهین به قرآن دیده‌اید؟ چقدر از مسئولان قرآن را زیر پا گذاشته است؟ اصلاً همین بانک‌ها یعنی زیر پا گذاشتن قرآن. بانک اسلامی یعنی چه؟ پول نزول می‌دهند دیگر!

سپس با حضور مهدی فخیم‌زاده، سیروس الوند، پوران درخشنده، مهرداد اسکویی، بهروز افخمی و علیرضا داودنژاد از این هنرمند تقدیر شد که البته او خود در مراسم حضور نداشت و دختری به جای او در جایگاه حاضر شد.

دختر این هنرمند پس از دریافت هدایا بیان کرد: پدر از کانون کارگردانان تشکر کردند و گفتند سینما هنری دشوار و مؤثر است. با امیدواری و صبوری و وحدت بین اعضا خانواده سینما می‌توان از این دشواری گذر کرد. این هنر مؤثری است بنابر این تمام اعضای خانه سینما مسئولیتی را بر دوش دارند. این مسؤلیت شامل نحوه ارائه کارشان می‌شود. سینما هنری شریف است به شرط آنکه دروغ نگوییم. من برای سال‌هایی که فیلم نساختم و بازی نکردم به جای آن مجسمه ساختم. امیدوارم که در تمام لحظات دشواری پایداری داشته باشید و با مخاطب خودتان صادق باشید.

تقدیر از مسعود جعفری جوزانی

آخرین تقدیر این جشن به مسعود جعفری جوزانی فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینمای ایران اختصاص داشت.

محمد تهامی نژاد با حضور در جایگاه درباره این هنرمند بیان کرد: او یک چهره ماندگار هنر ایران است. من متن مفصلی را نوشته بودم اما آن چیزی که می‌توانم بگویم این است که او از اواخر دهه ۴۰ نوشتن درباره تئاتر را آغاز کردند و نمایشنامه‌هایی را در سال ۴۸ و ۵۰ نوشتند و نگاه جامعه‌شناسی شهری در تمام آثار او قابل مشاهده است.

او در «شیر سنگی» تا «در مسیر تندباد» تاریخ‌نگاری فیلمیک را در آثارش داشته و برای نسل‌های آینده ایران قابل استناد است. او پژوهش‌های مردم نگاری به ویژه در منطقه بختیاری انجام داده است. بررسی آثار او فرصتی برای شناخت تاریخ معاصر ایران است.

سپس با حضور پوران درخشنده، محمد جواد حق شناس، منوچهر شاهسواری، قدرت‌الله صلح میزاری و علی درویش‌پور از مسعود جعفری جوزانی با اهدا تندیس کانون کارگردانان و لوح، تقدیر شد.

مسعود جعفری جوزانی نیز در سخنانی کوتاه بیان کرد که خوشحالم علیرغم اینکه دیدگاه سیاسی افراد چگونه است ما در کنار هم در این جشن جمع شده‌ایم.

در بخش‌های پایانی مراسم هم تابلویی که توسط دانشجویان خواجه نصیرالدین طوسی ساخته شده بود رونمایی شد.

در پایان مراسم هم محمد جواد حق شناس در سخنانی تاکید کرد: شورای شهر برای اولین بار قرار است نام یک کارگردان (همایون شهنواز) را بر روی یکی از خیابان‌های تهران بگذارد. این مراسم فردا برگزار خواهد شد و از تندیس او نیز رونمایی خواهد شد و سپس یادبود او در موزه سینما را خواهیم داشت و مستندی از این هنرمند که شهرام اسدی آن را ساخته است نیز پخش خواهد شد.

به گزارش ایسنا، پیروز حناچی شهردار تهران، محمد جواد حق شناس عضو شورای شهر تهران، سیروس الوند، بهمن فرمان‌آرا، مرضیه برومند، احترام برومند، فرشته طائرپور، همایون اسعدیان، محسن امیریوسفی، پوران درخشنده، غلامرضا موسوی، کتایون ریاحی، علی اکبر ثقفی، وحید جلیلوند، کامران ملکی، مصطفی رزاق کریمی، مرتضی رزاق کریمی، احمد امینی، علیرضا امینی، امیر عرب، خسرو معصومی، مصطفی کیایی، سیامک شایقی، سعید پورصمیمی، روح الله حجازی، مقصود جباری، نادر مقدس، واروژ کریم مسیحی، بروز نیک نژاد، مجید توکلی، علیرضا داودنژاد، پناه برخدا رضایی، مهرداد اسکویی، ابراهیم مختاری، نوید محمودی، بهروز افخمی، محمد تهامی نژاد، آرش معیریان، علی قائم‌مقامی، قربان محمدپور، افسانه پاکرو و … در این مراسم حضور داشتند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...