شهرهای بی‌نام‌ونشان | سازندگی


تعجبی ندارد که این چهارده داستان در اولین اثر مازن معروف [Mazen Maarouf]، «شوخی با نظامی‌ها» [Jokes for the gunmen] ، عمدتا در شهرهایی بی‌نام و خیالی می‌گذرد. زندگیِ مازن معروف، از مسیری پرپیچ‌وخم گذر کرده است: او در بیروت و از پدر و مادری فلسطینی که از جنگ گریخته بودند، به دنیا آمد و در آنجا به‌عنوان معلم فیزیک و شیمی مشغول به‌ کار شد. معروف پس از مهاجرت به رکیاویک به بزرگ‌ترین مترجم ادبیات ایسلند به زبان عربی تبدیل شد. او همچنین سه دفتر شعر و دو مجموعه‌داستان نیز دارد.

مازن معروف [Mazen Maarouf]، «شوخی با نظامی‌ها» [Jokes for the gunmen]

«شوخی با نظامی‌ها» جایزه‌ المتقی، جایزه 20 هزار دلاری داستان کوتاه همبستگی عرب، را در سال 2016 دریافت کرد و در جهان غرب هم مورد استقابل بسیار قرار گرفت و نامزد جایزه بوکر 2019 هم شد. این کتاب به‌تازگی با ترجمه منصوره احمدی‌جعفری از سوی نشر ققنوس منتشر شده است.

معروف با آوردن شهرهای بی‌نام‌ونشان که داستان‌هایش در آن اتفاق می‌افتد، همانند آثارِ محسن حمید نویسنده برجسته پاکستانی، هدفی را دنبال می‌کند: او می‌خواهد خواننده بتواند سیاهی و خشونت این مکان‌ها را مانند شهرهای سان‌سالوادور، صنعا، سیوداد خوارس و یا بانگی، تصور کند. اولین داستان که عنوان این کتاب است، تقریبا طولانی‌ترین داستان این مجموعه؛ از دیدگاه مرد جوانی روایت می‌شود که تلاش می‌کند قوانین خودسرانه و بی‌ثبات این شهر را مورد مذاکره قرار دهد. شهری که بی‌وقفه بمباران می‌شود و «نظامی‌ها» قدرت‌شان را به زحمت حفظ می‌کنند. پدر این پسر که خشکشویی دارد، مردی «بسیار ضعیف و ترسو» است. پسر که نامش فاش نمی‌شود، فروشنده‌ دوره‌گرد عینکی‌ای را می‌بیند که به‌نظر «مردان نظامی» آزاری به او نمی‌رسانند. پسر حدس می‌زند که شیشه عینک او باید نوعی طلسم در خود داشته باشد به همین دلیل سعی می‌کند با فروش اندام‌های برادر دوقلویش به «اسب آبی» (یکی از قلدرهای مدرسه) یکی مثل آن را برای محافظت از پدرش تهیه کند. این پسر به امید اینکه گیاه فلفل از بنیان خانواده‌اش محافظت کند فلفلی را آبیاری و پرورش می‌دهد.

اینها گزیده‌ای از ایده‌های خیالی در کتابی است که پر از چیزهای غیرواقعی است؛ زوجی که لخته‌ خونی به نام «مانیر» را در آکواریومی نگه می‌دارند و سعی می‌کنند آن را مانند جنینی پرورش دهند. کارگر مسن کشتارگاهی که اصرار دارد مانند ماتادورها لباس بپوشد، به نحوی که گویی می‌بایست هر روز «بزرگ‌ترین گاو را انتخاب کند، روی آن بپرد و آن را با دست‌های خالی خفه کند.» مرد دی‌جی‌ای در یکی از داستان‌ها وجود دارد که دست‌هایش را بر اثر افتادن بمب خلاء روی بار از دست داده است. دست‌های این مرد با روشن‌شدن یک جعبه‌ موسیقی جادویی مانند قارچ رشد می‌کند. داستان آخر ماجرای زوج عاشقی به نام‌های خوآن و آئوسا است که با کشمکش‌های زیاد با دختری جوان و یک گاو درخانه‌ای زندگی می‌کنند.

با خواندن این اثر می‌توان به تاثیر آشکارِ مازن معروف از یکی از استادان داستان کوتاه به‌نام خولیو کورتاسار پی برد. کورتاسار نیز همانند معروف در دنیایی بزرگ شده که خشونت همه‌جای آن را فراگرفته بود؛ جایی‌که قوانین حاکم بر زندگی و مرگ به‌طرز پیچیده‌ای غیرقابل پیش‌بینی به‌نظر می‌رسیدند. تنها پاسخ به وجود چنین هیولایی، خنده‌ سیاهی است که می‌توان در آثار نویسندگانی چون کورتاسار، بکت، کافکا و برشت یافت. داستان‌های معروف بسیار عجیب، گاه ملموس و اغلب خنده‌دار هستند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...