جلد دوم مجموعه کتاب همسایه بغلی با عنوان «هیولای مردابِ گل‌ختمی» [The Mallow Marsh monster] نوشته گری گیزلین [Gary Ghislain] با ترجمه‌ عاطفه حق‌وردی از سوی نشر صاد برای نوجوانان منتشر شد.

هیولای مردابِ گل‌ختمی» [The Mallow Marsh monster]  گری گیزلین [Gary Ghislain]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در جلد دوم مجموعه داستان «همسایه بغلی» با عنوان «هیولای مردابِ گل‌ختمی» هارولد این‌بار به‌همراه همسایه‌های عجیب‌وغریبش با یک هیولای افسانه‌ای روبه‌رو می‌شود که در مرداب زندگی می‌کند. این داستان معمایی-ترسناک با اتفاقاتی هیجان‌انگیز و شخصیت‌هایی غیرمتعارف اثری خواندنی و سرگرم‌کننده برای کتابخوانان خواهد بود.

گری گیزلین نویسنده فرانسوی-اسپانیایی مجموعه چند جلدی «همسایه بغلی گولز» است که آن را در ژانر معمایی-ترسناک برای گروه سنی نوجوان نوشته است. او مدرک ادبیات و زبان‌شناسی خود را از دانشگاه پاریس دریافت کرده و تاکنون داستان‌های متعددی برای کودکان و نوجوانان نوشته است. مجموعه داستان‌های او با عنوان همسایه بغلی گولز از سوی منتقدان تحسین شده، و سری جوایز مخاطبان گروه سنی «ج» را به خود اختصاص داده است. اولین جلد از این مجموعه با عنوان «یک شب شوم برای بچه‌قلدرها» از سوی نشر صاد منتشر، و با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...