چهارمین عنوان از مجموعه «نیما نابغه» با عنوان «خزندگان فراری از درس (مخصوص بچه‌های نترس!)» نوشته آتوسا صالحی توسط نشر افق برای کودکان منتشر و راهی بازار نشر شد.

خزندگان فراری از درس (مخصوص بچه‌های نترس!)» نوشته آتوسا صالحی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، پیش از این، کتاب‌های «ورزشکارهای آشغال‌جمع‌کن (بشنو و باور نکن!)»،«موزه‌گردهای ایران باستان (یک داستان پرهیجان)» و «آشپزهای جشنواره عزا (ببخشید غذا)» به‌عنوان کتاب‌های اول تا سوم مجموعه «نیما نابغه» چاپ شده‌اند.

آتوسا صالحی نویسنده این‌مجموعه، یکی از مترجمان و نویسندگان شناخته‌شده حوزه ادبیات کودک است که در این‌مجموعه دست به خلق یک‌شخصیت داستانی به‌نام نیما برای کودکان زده است. مخاطبان اصلی این‌مجموعه، کودکان گروه سنی ب و ج هستند و تصویرگری کتاب‌ها هم توسط نسیم بهاری انجام شده است.

نیما نابغه، پسربچه‌ای شیطان و اصطلاحا وروجک است که چندان اهل حرف‌گوش‌دادن نیست و دوست دارد همه‌چیز را خودش تجربه کند. خانم‌معلم کلاس‌شان یعنی خانم بالا هم، خیلی حوصله درس‌دادن ندارد و عاشق ماجراجویی است. به‌همین‌خاطر بچه‌های کلاسش را مرتب به گردش علمی می‌برد.

در چهارمین جلد مجموعه پیش‌رو، وقت آشنایی با باغ خزندگان، مار پیتون و تمساح و کروکودیل‌هاست. نیما در این‌جلد، ۱۰ پیشنهاد باحال هم مخصوص بچه‌های نابغه دارد که آدم‌بزرگ‌ها جدی‌شان نمی‌گیرند. البته قصه‌اش را با هزارتا راز یواشکی هم همراه کرده است. شتابی، دوست و همکار فضول نیما هم در این‌قصه همراه اوست.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آقا خلج هم که بدجوری جوگیر شده بود نامردی نکرد و زنجیر را چند دور محکم روی دوتا زنجیر قبلی بست و قفل زد.
لطیف نعره کشید: «به مولا قسم یا می‌میرم یا این زنجیرها را پاره می‌کنم.»
بعد چرخی توی میدان زد و گفت: «خدایا نگذار پهلوان جلوی چشم بچه‌اش خوار و خفیف شود. خدایا مرا خجالت‌زده نکن!»
لطیف چندبار دیگر هم دور چرخید و بعد گفت: «خدایا به امید خودت!»
بعد دست‌هایش را مشت کرد و دوسه‌بار بالا و پایین پرید و روی زمین زانو زد و نعره کشید: «مدد بخواه و بشمر!»
همه شمردیم.
یک، دو، سه... ده.

این‌کتاب با ۱۲۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...