سکون تا حرکت، سکون تا فریاد | جام جم


حرکت اصلی‌ترین نکته کتاب «صور سکوت» است. حرکتی که از گمشدگی سرچشمه می‌گیرد. داستان حول محور گمشدگی چهار نسل از یهودیان خوزستان شکل گرفته است. گمشده‌ای که نشانه‌هایش‌ در ‌آسمان است اما عقل خودخواه ومنفعت‌طلب بزرگان کنیسه شهر اثراتش را در زمین پاک کرده‌اند. در حالی که منافع بزرگان کنیسه بر این است که مردم در جهل و گمراهی بمانند، جهلی که حاصل پوچی و سرگشتگی انسان است.

خلاصه کتاب معرفی صور سکوت محمدقائم‌خانی

یوشع، نوری در آسمان می‌بیند و خبر از نزدیکی ظهور موعود آخرالزمان می‌دهد؛ کنیسه به هم می‌ریزد.
گویا موعودی که چندین سال نشانه‌اش را سینه به سینه و نسل به نسل برای همه معرفی کرده‌اند، از خاندان یهود نیست! جنگی که در فکر و ذهن یهودیان است جنگ کشتن دل های منتظر یا جنگ برای حفظ قدرت و گاه جنگ برای کشتن عقل‌های آگاه. چه کار می‌شود کرد جز سفر؟!

راحیل حالا چشم به راه عموست. عمو رفته به سفری مخفی تا خبری بزرگ با خود بیاورد و او را در این خانه بزرگ تنها گذاشته است. حالا او مردد است که همچنان منتظر بماند، یا به داوود اعتماد کند برای آغاز سفری دیگر؛ این‌بار به دنبال عمو. نکند اتفاقی برای عمو افتاده باشد؟ آن وقت دیگر در این کره خاکی، هیچ کسی را نخواهد داشت.

راحیل فرزند خانواده‌ای بزرگ و نامدار یهودی است که پدر و مادر‌ش را از دست داده و حتی نشانی قبرشان را هم نمی‌داند؛ راحیل به دنبال جست‌وجوی مادما و منجی یهود به حجاز سفر می‌کند. چراکه خبر ظهور منجی را در حجاز شنیده است. اما او زمانی به حجاز می رسد که پیامبر (ص) رحلت کرده است و حالا راحیل با مطلع‌شدن از جنگ‌ها و رفتار پیامبر با یهودیان مکه به شک می‌افتد که آیا پیامبر همان منجی یهود است یا فقط ادعای پیامبری دارد و اگر واقعا او همان منجی است چرا چنین رفتاری با یهودیان داشته یا این که چرا بزرگان کنشت در برابر ظهور او سکوت کردند...

مشکل راحیل، نواده‌ی یوشع و ابراهیم با ایمان به موعود این است که او محمد را ندیده است. آنچه از موعود آخرالزمان برایش باقی مانده، انحراف و سرکشی و جهل پیروان اوست. دستخط عمویش، یافث، نشان از دروغین‌بودن موعود مکه دارد. او که به شوق موعود، خطر سفر را به جان خریده، حالا آتش اشتیاق درونش کور می‌شود. کدام نشانه عقلانی وجود دارد که راحیل را از دین برگزیده پدرانش برگرداند به دین پیامبری که نه خودش را دیده و نه شاخه‌ای از نورش در میان پیروانش باقی است؟ پیامبری که هنوز نیامده، تیغ و شمشیر به سوی پیروان یهود کشیده است. مساله موعود و باور به ظهور منجی یکی از اشتراکات بزرگ ادیان آسمانی است. اعتقاد به ظهور منجی در دین یهودیت هم مسئله‌ای است که آقای محمدقائم‌خانی در کتاب «صور سکوت» در قالب رمانی جذاب به آن پرداخته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...