«کاتوره» آخرین رمان نویسنده جوانمرگش «بی‌تا شباهنگ» است که به تازگی از سوی نشر آفتاب‌کاران تجدید چاپ شده است.

کاتوره بی‌تا شباهنگ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، بی‌تا شباهنگ فیلمنامه‌نویس و داستان‌نویس، سال ۹۶ بعد از حدود یک سال کلنجار رفتن با سرطان ریه، در ۴۴ سالگی از دنیا رفت و رمان «کاتوره» او بعد از مرگش از سوی نشر آفتاب‌کاران منتشر شد.

بی‌تا شباهنگ نفر اول کنکور هنر بود و فارغ‌التحصیل رشته طراحی صنعتی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران. اولین داستان‌هایش را در ماهنامه «هفت» منتشر کرد و مجموعه داستانش با نام «گربه‌های اشراقی» چند سال پیش منتشر شد.

«کاتوره» نخستین و متاسفانه آخرین رمان این نویسنده جوان بود که پس از مرگش از سوی نشر آفتاب‌کاران روانه بازار کتاب شد.

در پشت جلد رمان کاتوره چنین آمده است: «کاتوره یعنی سرگردان، بی‌هدف و از همین رو غیرقابل پیش‌بینی. «شایان صفایی» عمری کاتوره بوده، اما پیشامدی غیرمنتظره او را از مسیر زندگی‌اش جدا و به فضایی ناآشنا پرتاب می‌کند. هرچه دورتر، بهتر!»

یادداشت «آفتاب‌کاران» هم به عنوان ناشر این کتاب پس از مرگ نویسنده‌اش چنین است:

«این آسمان غمزده غرق ستاره‌هاست

بی‌تا شباهنگ نویسنده و فیلمنامه‌نویس معاصر نماند تا شاهد انتشار کاتوره باشد. بارها در دیدارهایی که با او داشتم، شاهد وسواس و دقت نظر او در چینش کلماتی بودم که از ذهن زیبا و خلاقش برون می‌تراوید و نیز می‌دیدم چه شوقی برای انتشار این رمان دارد. افسوس که بازی عجیب روزگار در اوج جوانی و شادابی و بالندگی او را از ما گرفت و دیگر نمی‌توانیم خنده‌هایش را بینیم، هرچند امید و عشق او به زندگی در سرتاسر این کتاب پیداست.

آن که می‌نویسد می‌ماند و ماندگار است؛ بی‌تا برای رفتن شتاب داشت، ولی اثرش ماندگارش کرد. یادش و نامش و نگاهش در میان ما باقی است.»

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...