تازه‌ترین کتاب صادق کرمیار با نام «شیدایی» منتشر شد.

صادق کرمیار شیدایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این رمان با طرح جلدی از محمد تقی‌پور در ۲۲۰ صفحه و با قیمت ۳۶ هزار تومان در انتشارات کتاب جمکران روانه بازار نشر شده است. این ناشر پیش‌تر رمان «مستوری» را از این نویسنده و فیلم‌ساز منتشر کرده است.

در معرفی ناشر از این کتاب آمده است: شیدایی رمانی است از نفس‌های بریده! نفس‌های بریده مردان و زنانی که از خود گذشتند تا به شیدایی برسند. درست مثل مینا و سعید، داستان شیدایی مینا و سعید به دوران جبهه و جنگ برمی‌گردد. مینا پزشک یک بیمارستان است و سعید مدیر تولید یک کارخانه. زوجی که آروزی پدر و مادر شدن دارند و در این بین درگیر یک موضوع جنجالی می‌شوند، ماجرایی که این‌بار جان نوزدان بیگناه را نشانه گرفته است.

این‌بار صادق کرمیار به سراغ یک پرونده جنجالی رفته است. ماجرایی چالشی که قربانیان آن نوزادان معصوم و بی‌گناه هستند. رمانی که دل در داستان جنگ و دفاع مقدس داشته و پا در حوادث جنجالی روز می‌گذارد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«بدبخت! این چه جهانی است که به نام آگاهی سال‌ها در خود پرورش داده و حالا می‌بینی که هیچ چیز با برنامه‌ریزی‌های ابلهانه تو پیش نرفته. حالا همان بچه، نه تاوان رنج‌های تو، که نتیجه لذتی است که حاصل عهد روز عقد با سعید است، نه حاصل عشقی که برای تو آگاهی به ارمغان بیاورد. همان بچه هنوز نیامده می‌خواهد جان تو را بگیرد و آمدن خود را مشروط به رفتن تو کند و ماندن تو را محکوم به گورزادی خویش! تا از این پس نیز زندگی‌ات با عذاب وجدان و جگرِ پاره همراه باشد...

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...