«ماجرای سنگو و شوبانه» اثر سرور کُتُبی با الهام از افسانه‌های ایرانی برای کودکان منتشر شد.

قصه ی سنگو و شوبانه» اثر سرور کُتُبی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، آیا تا به حال سنگ کوچکی دیده‌اید که حرف بزند؟ از آن عجیب‌تر، آیا سنگ کوچکی دیده‌اید که حرف بزند و پسر یک پیرزن باشد؟ معلوم است که در دنیای واقعی چنین چیزهایی غیرممکن است. اما در قصه‌ها و افسانه‌ها همۀ این‌ها امکان پذیر است.

شوبانه پیرزنی تنهاست. یک روز از گرسنگی یک تکه سنگ سبز را می‌خورد. سنگ در شکم او تبدیل به یک پسر کوچک می‌شود و به دنیا می‌آید. شوبانه با وجود این پسربچه‌ی بانمک و دوست‌داشتنی که اسمش را سنگو گذاشته، از تنهایی در می‌آید و زندگی‌اش زیبا و رنگارنگ می‌شود. او دوست ندارد بمیرد. دلش می‌خواهد سال‌های طولانی عمر کند و در کنار پسرش سنگو به خوبی و خوشی زندگی کند. به همین دلیل تصمیم می‌گیردروح خود را در صندوقچه‌ای زندانی کند تا نتواند از بدنش خارج شده و بمیرد. اما روح پیرزن فرار می‌کند. از آن به بعد شوبانه غمگین و افسرده می‌شود. سنگو قول می‌دهد که روح پیرزن را پیدا کند...

اگر می‌خواهید بدانید سنگو موفق می‌شود یا نه و در این مسیر چه اتفاقاتی برایش رخ می‌دهد، بهتر است کتاب را بخوانید و از این قصه‌ی زیبا و پر ماجرا لذت ببرید.

کتابی پر از تعلیق و کشش

کتاب، پر از اتفاق‌های تلخ و شیرین، صحنه‌های دلنشین، هیجان، تعلیق و کشش است. صحنه‌های پر احساس و شاعرانه هم در کتاب کم نیست و نثر کتاب بسیار شیرین و دلچسب است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«شوبانه گفت: نه... فقط می‌ترسم وقتی می‌میرم، همه‌ی پروانه‌ها رو ندیده باشم و شعری مونده باشه که نشنیده باشم... پرنده‌های سحری شروع به خواندن کردند،خورشید بالاتر آمد و سحر به هزار رنگ درآمد. سنگو دامن شوبانه را گرفت و به آسمان هزار رنگ نگاه کرد. شوبانه گفت: این همه رنگ...این همه بو...این همه صدا... باید همه رو ببینیم...همه رو بو کنیم....»

قصه‌ی سنگو و شوبانه کتابی است پر از عشق، امید و زندگی که نه تنها کودکان بلکه بزرگسالان هم از خواندن آن لذت خواهند برد.

انتشارات پیدایش، این رمان کودک را در 108 صفحه و با قیمت 48 هزار تومان برای گروه سنی نونهال (بالاتر از 9 سال) منتشر و روانه کتابفروشی‌های کشور کرده است. تصویرهای زیبای کتاب هم اثر فائزه تقی زاده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...