این خشم باوفا | الف


مایک فیشر [Mike Fisher] در کتاب «پیروزی بر خشم؛ هشت راه برای کنترل و مهار خشم» [Beating anger: the eight - point plan for coping with rage]، همان ابتدا، تکلیف خواننده اثر را با این پدیده، مشخص کرده است. وی در مقدمه اثر به نقل از السپت ویمن گفته است که خشم دوست ماست. دوست خوب و مهربانی نیست، اما بسیار باوفاست. خشم سازوکاری است که وقتی به شما خیانت می‌شود و یا خودمان به خودمان خیانت می‌کنیم، به ما هشدار می‌دهد و همواره یادآوری می‌کند که زمان آن رسیده است که کاری برای خودمان بکنیم و دعوت به کنش است. (به نقل از صفحه یک کتاب).

مایک فیشر [Mike Fisher] پیروزی بر خشم؛ هشت راه برای کنترل و مهار خشم» [Beating anger: the eight - point plan for coping with rage]،

فیشر در ادامه وارد بحث مرضی، آسیب‌شناسی و بیمارگونه بودن خشم در مرز اختلال و تلاش برای اصلاح آن می‌شود. او سعی کرده است در متن اثر، کاملاً زیرپوستی و حرفه‌ای و نه محافظه‌کارانه بین علمی‌بودن و مخاطب‌گرا بودن اثر حرکت کند و به زیبایی چهار محور اصلی بررسی اختلال خشم را در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و شغلی بیان کرده است. مخاطب این یادداشت می‌داند که یک رفتار در هر شکل خوشایند یا ناخوشایند و به تعبیری بهنجار و یا نابهنجارش، هنگامی به صورت سوء‌رفتار و یا اختلال تعریف می‌شود که روی کارکردهای چهارگانه یادشده و مجموعه‌ای از تعاملات رفتاری یک فرد با هم‌نوعان و محیط پیرامونی او، تأثیرات معنادار، قابل مشاهده کمی و کیفی داشته باشد. فیشر هم به تجربیات شخصی‌اش در خصوص خشم و پیروزی بر آن اشاره دارد. وی با تأکید به این که احتمال بروز عواقبی از قبیل: برخوردهای ناسازگارانه توأم با گرایش به الکل و مواد مخدر در اختلالات مزمن خشم وجود دارد، تشکیل شبکه‌های حمایتی را شامل افرادی که می‌توانند به فرد خشمگین مشاوره‌های سودمند ارائه کنند، کاملاً ضروری می‌داند. امری که شاید بسیاری از مخاطبان او جسته و گریخته و یا نظام‌مند به آن روی آورده‌اند.

اساساً رفتار اجتماعی و سبک زندگی ما طی دو دهه اخیر به طور عام و درخصوص رفتارهایی مثل خشم و کنترل آن، به طور خاص، تفاوت‌های معنادار و برجسته‌ای داشته است. تأثیرات سوء‌فرهنگی در تعامل با فرهنگ‌های بیگانه و تجربه بزرگ جنگ هشت ساله عراق علیه ایران که شاید علت اصلی بخش کلان و البته غالب رفتارهای تهاجمی ما ناشی از تبعات آن بوده است، در کنار سایر عوامل چون مشکلات عدیده اقتصادی و عوامل دیگری که به حکم مردود بودن تک‌سبب‌بینی در بروز یک اختلال روانی و یا ضداجتماعی چون خشم، ناگزیر به شناسایی و سنجش میزان تأثیرش می‌باشیم، از جمله عللی است که به بروز نمودهای خشم در افراد منجر می‌شود.

به زعم فیشر، لزوم بررسی و تحلیل خشم، دست یافتن سریع به مهار و به تعبیری، پیروزی بر آن، موثر است. وی در کتاب خود با بهره‌گیری از تکنیک محوریابی، به تجزیه و تحلیل اختلالی خشم از دیدگاه مکاتب مختلف روان‌شناسی پرداخته است. در جایی دیگر، به رویکرد فیزیولوژیک و روان‌پزشکی خشم با بهره‌گیری از مفهوم مغز در انسان که طیفی از غرایز تا تحلیل جزئیات آن را دربرمی‌گیرد، می‌پردازد. وی همچنین برای پیروزی افراد بر خشم‌شان، بالغ بر ۹۰ عنوان داستان، مطالعه موردی و تجربه عملی را که طی مطالعات و برگزاری کارگاه‌هایی پیرامون آن به دست آورده، ارائه می‌دهد. این بررسی‌ها موضوعاتی چون تجارب شخصی فیشر و شناخت خشم با توجه به روش‌های مهار آن بر اساس قدرت تعهد را در فرد مدنظر قرارداده‌اند. همچنین، خشمگین‌تر شدن جامعه به واسطه افزایش نقش اجتماعی زنان که به زعم او، سهمی ۴۵ درصدی از آن را دارند، در کنار قدرت رسانه‌ها مطمع نظر فیشر می‌باشد.

نقش سواد عاطفی، سبک زندگی کودکان و جوانان و نداشتن الگو برای اظهار خشم بهنجار و در نهایت، ۱۰ محور اساسی برای مدیریت خشم، از دیگر مباحث جذاب این اثر می‌باشد. مهار منطقی خشم، پرخاشگری انفعالی و انفجاری و تحلیل اجزای رفتاری خشمگین افراد، از دیگر مواردی است که نویسنده در پیروزی بر خشم موثر می‌داند. موضوعاتی چون: نقش دین در کنترل و پیروزی بر خشم که با ظرافتی هنرمندانه بیان شده، درکنار مباحثی چون: روشنفکری، مغز خشمگین، کشف محرک‌های خشم، نظر دیگران در مورد فرد خشمگین، علل خشم و نقش سازوکارهای دفاعی برای حل و فصل آن مدنظر بوده و نویسنده سعی کرده تا ابعاد پنهان خشم را با توجه به این پدیده‌ها، مورد بررسی قرار دهد.

فصل سوم کتاب نیز سعی کرده است به صورت آشکارتری نگاه آکادمیک نویسنده را بروز دهد؛ در این فصل، رویکرد پیشگامان روان‌شناسی چون یونگ، فروید و آدلر مدنظر قرار می‌گیرد و فیشر با ارائه مطالعات موردی خود پیرامون بهره‌گیری افراد از خشم به منظور جلب توجه دیگران، استفاده یا سوء‌استفاده از قدرت شخصی، دودستی چسبیدن به کینه‌ها، درماندگی اکتسابی که ریشه در ایجاد عدم اعتماد به نفس افراد خشمگین در دوران کودکی‌شان توسط والدین آنان دارد، روش‌های ایجاد کشمکش و عواقب خشم، مطمع نظر نویسنده است.

از این حیث باید گفت این اثر که در حدود ۱۱ سال پیش در لندن چاپ شده است، همچنان به عنوان یک اثر پیشرو در عرصه کاربردی نمودن مفاهیم نسبتاً سخت و پیچیده و البته کاملاً منطق‌پذیر عمل کرده است.

علی‌رغم وجود تفاوت های فرهنگی در محتوای اثر و تلاش ارزنده و قابل ستایش مترجم آن [بابک سراسکانی]، کتاب حاضر با ۱۱۱ عنوان پی نوشت و توضیحات، توانسته است تا حد زیادی نیاز مخاطبان ایرانی‌اش را برآورده سازد. نکته قابل تأمل دیگر، عدم افراط فیشر در مأخذنویسی علمی است. او با علم به این موضوع، ماخذنگاری اثر را در درون متن اصلی آورده تا با بهره‌گیری از تکنیک تحریک عصبی و ارسال غیرمستقیم پیامش به مخاطب، حجم بیشتر و موثرتری از محتوا را منتقل نماید. این امر، ناشی از مهارت‌های او در مشاوره و برگزاری کارگاه‌هایی بوده که وی پیش از این برای افراد مختلف برگزار کرده بود. مزیت دیگر این اثر به عنوان یک دستنامه (Hand Book) معتبر این است که پیروزی بر خشم می‌تواند مورد استفاده دانشجویان سطوح مختلف رشته‌های روان‌شناسی، روان‌پزشکی، علوم اجتماعی و ارتباطات قرار بگیرد و علاوه بر آن، نیاز مباحث درس رفتار سازمانی را در شاخه‌های متنوع علوم مدیریت و اقتصاد برآورده سازد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...