نشست نقد و بررسی رمان «یثرب» اثر حسینعلی جعفری به میزبانی خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

یثرب» اثر حسینعلی جعفری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، سعید طاووسی مسرور، در این نشست عنوان کرد: در این کتاب گزارش تاریخی در خصوص بعضی اتفاق‌های جزیی داریم که با تبدیل به داستان، جالب شده است بااینکه در ادبیات داستانی ما به دوره پیامبر (ص) کم‌توجهی شده است، کسانی که در سال های اخیر روی این موضوع کار کردند همه به سمت تقابل پیامبر و یهود رفته‌اند. کتاب های زیادی داریم که به این داستان ها پرداخته‌اند و در عمده کتاب‌هایی که راجع به پیامبر نوشته شده به جنگ‌ها پرداخته‌اند. کتابی مثل شرف النبی که ۵۷ باب دارد یک باب آن درباره جنگ است و ۵۶ باب درباره سیره پیامبر است. نویسنده مقطع خیلی حساسی را انتخاب کرده و از نظر تاریخی بسیار قوی وارد شده‌اند. عمده شبهاتی که علیه پیامبر اکرم مطرح می‌کنند این است که می گویند در یک روز ایشان در کمترین گزارش ۴۰ و در بیشترین گزارش ٨٠٠ مرد را قتل عام کرده که یک دروغ و غلو تاریخی است. استاد شهیدی می‌گوید اصلاً اینها جمعیتی نداشتند که ٨٠٠ نفر کشته شوند. در روایتی می‌گویند این ۸۰۰ نفر را حضرت علی (ع) و زبیر کشتند که این روایت هم ساخته آل امیه بود که هر دو دشمن خود یعنی ال زبیر و ال علی را محکوم کنند. نویسنده در کتاب تعداد مقتول‌ها را ٢٠ نفر نوشته که از روایت ۴۰ نفر هم کمتر است و این را به جنگ افروزان تقلیل داده است. در اسناد یهودی‌ها آمده که این خیبری‌ها بودند که قصد حمله به مدینه را داشتند در متون ما هم به احوال منعکس شده است؛ این کار باعث خوشنودی من شد چرا که از نظر تاریخی هم درست است.

طاووسی مسرور با بیان اینکه نام کتاب به‌درستی انتخاب شده است، افزود: همه از جمله اهل مکه این شهر را به عنوان مدینه قبول نداشتند و به یثرب می‌شناختند. قالب کتاب بیش از متعارف و معمول رمان به تاریخ وفادار و بسیار به واقعیت نزدیک است. فضاها وآدم ها واقعی‌اند انگار مستند داستانی است که به سطرهای سیاه تاریخ که در مستند داستانی به آنها ارجاع می‌دهند اکتفا نکرده و سطرهای سفید را هم نوشته‌است. به فضا سازی اکتفا نکرده است و سطرهای سفیدی که همان جزئیات است را با خیال پر کرده است.

در ادامه نشست، مهران اسماعیلی نویسنده، منتقد و کارشناس تاریخ اسلام که خود کتابی با عنوان «یثرب» دارد، عنوان کرد: کتاب در قالب ادبیات داستانی بسیار مبسوط است؛ من تقریباً از سال ۸۰ در دایرالمعارف قران مدخل‌های مختلفی از قبایل یثرب نوشته‌ام. آنجا وقتی دنبال شواهد می‌گشتیم اطلاعات بسیار پراکنده بود، ان چیزی که باعث شگفتی من شد این است که در این کتاب همه اینها آمده و دیده شده و این اطلاعات به راحتی در اختیار همه نویسندگان نبوده و این نویسنده برای آن زحمت کشیده است.

وی با بیان اینکه یثرب مستند و جغرافیایی با یثرب داستانی متفاوت است، افزود: این کتاب ترجمه‌ای از دستاوردهای علمی است که این مهارت ویژه‌ای می‌خواهد تا داده‌های علمی به دست مصرف‌کننده برسد. ما روایتی از دوره پیامبر داریم که به لحاظ سیاسی تقابلی بین عرب و یهود بوده که در دوره خلفا تشدید و این در منابع اسلامی منعکس می‌شود. در دوره معاصر با توجه به تحولاتی که در شرق مدیترانه افتاد رابطه اسلام و یهود دوباره برجسته می‌شود و این تضاد در مطالعات و نوشته‌های اهل سنت به جهت نزدیکی با فلسطین بیشتر است. ما در جاهایی دچار خطا شدیم و صهیونیست و یهود را یکی کردیم و نگاه مطلق منفی درباره یهود ایجاد کردیم، درصورتی که یهود در جامعه ما از قدیم بوده‌اند و مشکلی با آنها نداشته‌ایم و چنین فضایی در ادبیات ایرانی و فارسی وجود نداشت.

این منتقد با اشاره به اینکه یهود با صهیونیست متفاوت است، گفت: باید دقت کنیم این موضوع و این زاویه، روی روایت ما تأثیر نگذارد. باید به یهودیان آن دوره مثل بقیه آدم‌ها نگاه شود. در متن این کتاب به درستی بدون قضاوت و زاویه امروزی نگاه شده و حس یهودستیزی ندارد. همچنین موقعیت ها بسیار خوب انتخاب شده است. بسیار برای من جالب بود که یک نویسنده که رشته اصلی او تاریخ نیست می‌تواند به خواننده اطلاعات درست مناطق جغرافیایی استفاده شده در کتاب را بدهد؛ احساسات به خوبی در کتاب منتقل شده است و خواننده را همراه خود می کند. این کتاب جای کار دارد و برای نوشتن فیلم نامه می‌تواند استفاده شود.

حسینعلی جعفری نویسنده کتاب «یثرب» نیز در این نشست عنوان کرد: من علاقه شخصی خاصی به تاریخ اسلام داشته و دارم و برخی موارد مانند جنگ احزاب جذابیت خاصی برایم داشت. با مطالعاتی که در رابطه با این جنگ داشتم به یثرب رسیدم و از شروع تحقیق و تألیف این کتاب تا چاپ آن حدود شش سال طول کشید. منابع زیادی از تشیع و اهل سنت خوانده‌ام و سعی کردم هر کتابی که راجع به سیره پیامبر است مانند سیره رسول الله را مطالعه کنم.. درست است که این اثر رمان است و تخیلاتی هم دارد اما سعی کردم به نوعی استناد داشته باشد به خصوص در بخش هایی که به پیامبر مربوط بود حساسیت خاصی داشتم و سعی کردم تخیل وارد نکنم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...