کتاب «مینیمالیسم: ساده‌گرایی و زندگی بامعنا» [Minimalism: Live a Meaningful Life] نوشته جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدموس [Joshua Fields Millburn and Ryan Nicodemus] با ترجمه آذین سرداری و از سوی نشر نون به کتاب‌فروشی‌ها رسید.

مینیمالیسم: ساده‌گرایی و زندگی بامعنا» [Minimalism: Live a Meaningful Life] نوشته جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدموس [Joshua Fields Millburn and Ryan Nicodemus]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدموس باور دارند که می‌شود با استفاده از مفهوم ساده‌گرایی و استفاده عملی از آن، به درک درستی از زندگی دست یافت، و در این شرایط است که افکار انسان به سمت خلاقیت، سرزندگی و آرامش پیش می‌رود.
در بخشی از این کتاب آمده است: «مینیمالیسم مفهومی است که با آن می‌توانیم چیزهای غیرضروری را دور بریزیم و برای چیزهای مهم‌تر جا باز کنیم.

این کتاب درباره شما و زندگی معنی‌داری است که می‌توانید داشته باشید. کل کتاب «مینیمالیسم» را می‌توان در یک یا دو روز ‌خواند، اما مطالب در هفت فصل کوتاه جمع‌بندی شده تا به‌راحتی در یک هفته، با خواندن یک فصل در هر روز، آن را تمام کنید. با این کتاب می‌توانید تغییر کنید، دوباره انتخاب کنید چه‌کسی باشید، و بهترین آدمی بشوید که قابلیتش را دارید، خود واقعی‌تان، آدمی پرشور، بامحبت، دلسوز و شاد.»

اینترپید ری‌دیو در معرفی این اثر می‌نویسد: «کتابی که همه منتظرش بودند.» و در توضیح آن آمده است:
«جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدموس، دو دوست صمیمی، در سی سالگی از شغل‌های کارمندی اما پردرآمدشان استعفا دادند، بخش اعظم وسایل شخصی‌شان را اهدا کردند یا دور ریختند و تمرکز خود را بر چیزهایی معطوف کردند که واقعاً اهمیت داشتند. این دو سال‌های متمادی و باطل مشغول کار بودند، پول خود را بی‌هدف خرج می‌کردند و به‌جای اینکه علایقشان را کشف کنند، با لذت‌های زودگذر سرگرم بودند. این‌ها نتیجه‌ای جز بدهکاری، افسردگی و نارضایتی در پی نداشت.
پس از چند رویداد متحول‌کننده، جاشوا و رایان مینیمالیسم را کشف کردند. آن‌ها به کمک مفهوم ساده‌گرایی توانستند از شر چیزهای اضافی خلاص شوند و روی پنج بُعد مهم زندگی تمرکز کنند: سلامتی، روابط، علایق، رشد فردی و مشارکت با دیگران.»

کتاب «مینیمالیسم: ساده‌گرایی و زندگی بامعنا» نوشته جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدموس، در 124 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه، به قیمت 49 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه آذین سرداری و از سوی نشر نون منتشر شد.

[این کتاب پیش از این با ترجمه جاوید ثمودی از سوی نشر لوگوس منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...