دومین دفتر تاریخ شفاهی نشر معاصر ایران که به گفت‌وگو با پخش‌کنندگان کتاب‌های عمومی و دانشگاهی می‌پردازد به کوشش محمدهاشم اکبریانی از سوی موسسه‌خانه کتاب منتشر شد.

دفتر دوم تاریخ‌ شفاهی نشر معاصر ایران با عنوان گفت‌وگو با پخش‌کنندگان کتاب‌های عمومی و دانشگاهی ضمن گفت‌و گو با  فعالان حوزه پخش کتاب‌های عمومی و دانشگاهی که برخی از آنها بنیانگذاران این عرصه در ایران هستند، سعی شده تصویری کم و بیش کامل از تاریخ پیدایش و تحولات آن ارائه دهد.

در این کتاب با کاظم علمی مرکز پخش گسترش فرهنگ و مطالعات، امیر و محمدحسین‌زادگان مرکز پخش کتاب ققنوس، ابراهیم کریمی مرکز پخش انتشارات دوستان، حسن قربانی مرکز پخش آیلار، اردشیر هنر بخش پخش کتاب‌های انتشارات هنر و  سیدمجتبی طالقانی مرکز پخش انتشارات سیمای دانش گفت‌و گو شده است. همچنین گفت‎و گو با محمد موتاب موزع کتاب و مسعود نبویان ویزیتور از دیگر بخش‌های این کتاب است.

محمد هاشم اکبریانی در مقدمه این کتاب نوشته است: با شروع فعالیت پخش‌کنندگان کتاب، شکل‌های مختلفی از پخش به وجود آمد. مهمترین و رایج‌ترین آن، موسسه‌هایی بودند که حرفه خود را توزیع کتاب قرار دادند. آنها حلقه واسطی بودند میان ناشر و کتابفروش. علاوه بر موسسه‌ها، افراد به صورت فردی و البته در سطحی بسیار کوچکتر به تنهایی از کتابفروشان سفارش می‌گرفتند و کتاب‌های مورد نظر را از طریق ناشران به کتابفروشی‌ها می‌رساندند. در این روش فرد، کار یک موسسه را انجام می‌داد. شکل دیگر این بود که ناشران خود اقدام به توزیع کتاب‌هایشان نمایند که در این صورت یک ناشر با تعداد قابل توجهی کتابفروش در ارتباط خواهد بود تا بتواند کتاب خود را به فروش برساند.

دفتر اول تاریخ شفاهی نشر معاصر ایران با عنوان ویرایش؛ گفت و گو با ویراستاران چندی پیش از سوی موسسه خانه کتاب راهی بازار نشر شده بود.

دفتر دوم تاریخ شفاهی نشر معاصر ایران با عنوان گفت‌وگو با پخش‌کنندگان کتاب‌های عمومی و دانشگاهی تهیه و تنظیم محمدهاشم اکبریانی با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۵هزار تومان منتشر شد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...