کتاب «من سرگذشتِ یأسم و امید» [The impossible will take a little while : perseverance and hope in troubled times] با انتخاب و ویرایش پل روگات لوب [Paul Rogat Loeb] و ترجمه آزاده کامیار راهی بازار کتاب شده است.

«من سرگذشتِ یأسم و امید» [The impossible will take a little while : perseverance and hope in troubled times]  پل روگات لوب [Paul Rogat Loeb]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب که شامل ۱۳ جستار از افرادی همچون واسلاو هاول، نلسون ماندلا، پابلو نرودا، آریل دورفمن و.... است در ۱۲۲ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۸۴ هزار تومان در نشر خوب عرضه شده است.

«سال‌های سیاه» نوشته نلسون ماندلا، «سمت و سوی دل» نوشته واسلاو هاول، «در ستایش صدای آدمی» نوشته ادواردو گالیانو، «کودکی و شعر» پابلو نرودا، «ناامیدی دروغی است که به خودمان می‌گوییم» نوشته تونی کوشنر، «ما همه خالد سعیدیم» نوشته وائل غنیم، «سپتامبر بیا» نوشته آرونداتی روی، «سیاه‌چاله» نوشته آریل دورفمن، «نامه‌ای از زندان بیرمنگام» نوشته مارتین لوترکینگ، «ایستادگی در برابر هراس» نوشته پیتر آکرمن و جک دووال، «امید علیه امید» نوشته نادژدا ماندلشتام، «فقط عدالت می‌تواند راه بر نفرین بربندد» نوشته آلیس واکر و «بدون بخشایش آینده‌ای در کار نخواهد بود» نوشته دزموند توتو جستارهایی هستند که در این کتاب منتشر شده‌اند.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: این کتاب مجموعه جستارهایی است که نویسندگان آن‌ها به زبانی شیوا تجربه‌شان را از بخشی از تاریخ انسان بودن روایت می‌کنند؛ روایت‌هایی از امید، شهامت و مقاومت؛ هر آنچه در زمانه بیم، در تاریکنای یأس قلبمان را روشن می‌کند و یادمان می‌آورد چه بسیار آدمیانی که در طول این تاریخ پر از نقطه‌های سیاه و سفید و سرخ و خاکستری رنج بسیار کشیده‌اند، اما در مسیر پاسداشت آزادی و برابری برای همگان، در مراقبت از شأن انسان و احقاق حق طبیعت، گیاه و آب و خاک و هرآنچه جان دارد و جان شیرینش خوش است پا پس نکشیده‌اند.

پل روگات لوب در این کتاب جستارهایی از نویسندگانی همچون واسلاو هاول، آرونداتی روی، آریل دورفمن و.... گردآوری کرده و کوشیده کتابش آنتولوژی‌ای باشد در باب امید سیاسی. کتابش بسیار مورد توجه همگان قرار گرفت و شد سومین کتاب سیاسی سال ۲۰۰۴ به انتخاب انجمن کتاب آمریکا و برنده جایزه ناتیلوس برای بهترین کتاب در زمینه تغییر اجتماعی.

................ هر روز با کتاب ................

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...