کتاب «امواج اراده‌ها» که گردآوری و تحقیق آن برعهده میلاد حبیبی و پژمان عرب و نگارش آن هم توسط راضیه عزیزی صورت گرفته است توسط انتشارات «راه یار» منتشر شد.

امواج اراده‌ها میلاد حبیبی و پژمان عرب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «امواج اراده‌ها»؛ خاطراتی از توان و اراده ایرانی به سمت خودکفایی و پیشرفت، به همت انتشارات «راه یار» منتشر و راهی بازار نشر شد.

در مقدمه این کتاب که اولین عنوان از مجموعه کتاب‌های ناشر در رده تاریخ شفاهی «ایران پیشرفته» به شمار می‌آید، می‌خوانیم: «امواجِ اراده‌ها» دست‌چینی از خاطرات است که به کالبدشکافی گوشه‌ای از دستاوردها و پیشرفت‌های درخشان انقلاب اسلامی می‌پردازد و می‌خواهد به ما بگوید از چه راهی آمده‌ایم و کجا ایستاده‌ایم و به کدام سو باید برویم. تمام خاطرات مستندی که پیشرفت‌ها و دستاوردها را اثبات می‌کردند، لابه‌لای خبرها و تحلیل‌های روزمره و کلیشه‌ای گم شده بودند و پیدا کردن و بیرون‌کشیدن آن‌ها کار سخت و البته مهمی به‌نظر می‌رسید. خاطرات فراوان و متنوع بودند. گاهی جنسشان نظامی بود و گاهی هسته‌ای، گاهی پزشکی و گاهی صنعتی، گاهی حرف از فناوری‌های دانش‌بنیان به میان می‌آمد و گاهی هم مدیریت و دیپلماسی. هرچند خاطرات گردآوری شده تمام آنچه باید نیست؛ اما به‌قدر وسع، تلاش کردیم تا مجموعۀ متنوعی از خاطرات را جمع‌آوری و بازنویسی کنیم تا با مرور آن‌ها، اندک حسی به اراده و توانمندی مردان و زنان این سرزمین پیدا کنیم و راه رسیدن به حقایق برایمان هموارتر شود.

خاطرات بر اساس موضوع، در پنج فصل شامل «صنایع نظامی»، «صنعت هسته‌ای»، «علوم پزشکی»، «دیپلماسی و مدیریت» و «فناوری و صنعت» گردآوری شده است. در این میان موضوعاتی وجود دارد که پیشرفت‌های حاصل شده در آن بخش، به‌صورت ویژه با شخصیت‌های دانشمند و با ارادۀ فعال در آن حوزه گره خورده است. بنابراین، بعضی از خاطرات به بررسی ابعاد شخصیتی آن‌ها اختصاص یافته است. با وجود این، محور بخشی از خاطرات اشخاص هستند؛ اما برای حفظ وحدت و نظم ساختاری کتاب، ترجیح دادیم چینش خاطرات بر اساس موضوع باشد.»

در ابتدای فصل سوم کتاب که به بخشی از سخنان رهبر انقلاب درباره عدم خودباوری در خصوص پیشرفت‌های کشور در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶ اختصاص دارد، آمده است: «بنده چندبار پیشرفت‌های سلول‌های بنیادی را در چند سخنرانی بر زبان آورده بودم. از دانشمندان کشور و از بعضی از دانشگاه‌ها به من نامه نوشتند: «آقا، این قضیه را شما این‌قدر نگویید، این واقعیت ندارد. این‌جور نیست. اینکه می‌گویید در سلول‌های بنیادی پیشرفت کرده‌اند و در شبیه‌سازی، کلونینگ، دارند تمرین و کار می‌کنند، باور نکنید. چنین چیزی اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد.» بعد که گوسفند شبیه‌سازی شده را جلو چشم همه قرار دادند، بعد که در سمیناری که تشکیل دادند، دانشمندان معروف دنیا، زیست‌شناس‌های درجۀ یک دنیا آمدند مصاحبه کردند و تصدیق کردند که پیشرفت‌ها، پیشرفت‌های محیرالعقولی است، آن وقت یک عده از دیرباورها، باور کردند.»

کتاب «امواج اراده‌ها» که گردآوری و تحقیق آن برعهده میلاد حبیبی و پژمان عرب و نگارش آن هم توسط راضیه عزیزی صورت گرفته است، در ۲۷۸ صفحه، شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان از طرف انتشارات «راه یار» منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...