نشر ثالث نسخه پنجم «ترانه‌ها و آهنگ‌های جاودانه» به اهتمام حبیب‌الله نصیری فر را در 1132 صفحه روانه بازار نشر کرد.

به گزارش خبرآنلاین، این کتاب که به بررسی و توصیف موسیقی، سرودهای ملی و انقلابی ایران  می‌پردازد به تازگی و با قیمت 22000 تومان منتشر شده است.

نصیری‌فر در توضیح کتاب خود و در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، آورده است: هنر موسیقى زبان مشترک بشریت، هنر والا و آسمانى موسیقى در میان تمام اقوام و ملل جهان، زبانى مشترک و یکسان است که به عنوان بهترین و گویاترین وسیله در خدمت بشریت قرار گرفته است. صلح و دوستى و گفتگوى تمدن‌ها بین کشورها را می‌توان از راه هنر موسیقى هموار و حرف دل ملت‌ها را، به عنوان زبان مشترک آدم‌ها و پیام‌آور صلح و دوستى به حساب آورد.

وی تاکید می‌کند: در میان موسیقى اقوام و ملل گوناگون، موسیقى ایران از یک حال و هواى برترى، از جهت عاطفى و درمانى و داراى پیام، بهره‌ور است ولى چون متأسفانه طى سالیان متمادى نسبت به موسیقیدان ایرانى و هنر موسیقى بی‌توجهى و کم‌عنایتى شده که می‌شود گفت با تمام ویژه‌گیهاى خود، تقریبا مهجور مانده است و آن طور که باید نتوانسته خود را در جهان امروز مطرح سازد، هرچند که هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال که می‌گذرد، ما شاهد پیروزی‌ها و موفقیت‌هاى روزافزون هنرمندان و آهنگسازان هنر موسیقى کشور عزیزمان ایران می‌باشیم.ت

نصیری‌فر معتقد است: از آنجا که هنر دمیدن روح تعهد در کالبد انسان‌ها است، می‌شود گفت باید روى این هنر سرمایه‌گذارى کرد آن هم سرمایه‌گذاریهاى کلان، هم از نظر معنوى و هم از نظر مادى و باید بدانیم که موسیقى خوب و عاطفى و احساسى بشریت را از جهات گوناگون و عاطفى و سازندگى به هم نزدیک می‌کند و باید از این آفریده خداوند، در جهت مصلحت و منفعت بشریت بهره گرفت.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...