کتاب مجموعه مقالات "تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری در جنگ ایران و عراق" به اهتمام علیرضا کمری و ویراستاری فرانک جمشیدی تدوین و توسط مرکز اسناد دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ) منتشر شده است.

به گزارش ایبنا؛ کتاب "تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری در جنگ ایران و عراق" در سه بخش تدوین شده است. بخش اول این کتاب با عنوان "تاریخ‌نگاری جنگ؛ چالش‌ها، محدودیت‌ها، آسیب‌ها" در دو فصل مقالات و گفت‌وگوها تنظیم شده است.

در فصل اول مقالاتی با عناوین تاریخ و تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق؛ دقایق و درنگ‌ها / محمد درودیان؛ جریان‌های تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق / علیرضا کمری؛ تاریخ‌نگاری جنگ ایران وعراق، تنگناهای پیش‌رو / محمد درویان؛ آسیب‌شناسی تاریخ‌نگاری جنگ / فرانک جمشیدی آورده شده است.

فصل دوم این بخش هم شامل گفت‌وگوهایی درباره تاریخ‌نگاری جنگ، تاریخی شدن یا نشدن جنگ از منظر تاریخ‌نگاری، آسیب‌ها و تهدیدهای تاریخ‌نگاری جنگ و بی‌طرفی تاریخی است. مهم‌ترین گفت‌وگو در این فصل با دکتر رضا داوری صورت گرفته است.

بخش دوم کتاب، "تاریخ‌نگاری جنگ؛ ظهور و بروز، رشد و شکل‌گیری" نام گرفته است.

فصل اول از این بخش به تاریخ‌نگاری جنگ در مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه با مقالاتی از مجید نداف و امیر رزاق‌زاده پرداخته است.

فصل دوم با عنوان "تاریخ‌نگاری جنگ در ارتش" به شکل‌گیری تاریخ‌نگاری هشت سال دفاع مقدس در ارتش بر اساس مقاله‌ای از مسعود بختیاری توجه دارد.
 
فصل سوم این بخش با مقالاتی از علیرضا کمری و کاوه بیات با عناوین فراشدن از تبلیغ و رسیدن به تبیین در تاریخ‌نگاری جنگ ـ دفاع مقدس و تاریخ‌نگاری جنگ؛ ناگفته‌ها و نانوشته‌ها شکل گرفته است.

فصل چهارم به گفت‌وگو با سردار میرفیصل باقرزاده، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس درباره تاریخ‌ جامع جنگ اختصاص پیدا کرده است .

بخش سوم و آخر کتاب "تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری در جنگ ایران و عراق" در سه فصل تدوین شده است.

فصل اول شامل مقالاتی با عناوین درآمدی بر مطالعات نشانه‌شناختی روایت؛ شناسایی زمینه‌ها و عوامل موثر بر تغییر روایت جنگ؛ روایتگری (جنگ)؛ ملاحظات، آسیب‌ها، تهدیدها و فرماندهان جنگ به روایت هم‌رزمان و هم‌رتبگان نظامی آن‌ها (ویژه‌نامه شهید احمد کاظمی و شهید حسن باقری) است که توسط علیرضا کمری، محمد درودیان، محمد جان‌پور و فرانک جمشیدی نوشته شده‌اند.

فصل دوم گفت‌وگویی با مرتضی سرهنگی و هدایت‌الله بهبودی درباره "خاطره‌گویی، به مثابه گونه‌ای از روایت جنگ" است.

در آخرین فصل این بخش که سخنرانی‌ها نام گرفته، دو عنوان روایت جنگ در اردوهای راهیان نور از مرتضی مصطفوی و منشور روایتگری از حسین یکتا آورده شده است.

کتاب "تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری در جنگ ایران و عراق" در قطع رقعی و 438 صفحه و با شمارگان 3000 نسخه و بهای 45000 ریال توسط مرکز اسناد دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ) منتشر شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...