کتاب «نامه‌هایی از ستارخان» نوشته رضا همراز توسط انتشارات قالان یورد (ناشر فعال در تبریز) منتشر شد. نامه‌های پیشتر منتشر نشده‌ای از ستارخان در این کتاب به مخاطبان ارائه شده است.

به گزارش مهر، انتشارات قالان یورد در تبریز کتاب «نامه‌هایی از ستارخان؛ و دورنمایی از شهادت دلخراش و جانسوز وی» نوشته رضا همراز را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۱۵۶ صفحه و بهای ۳۵ هزار تومان منتشر کرد. هرچند که درباره ستارخان و قیام مردم تبریز در پاسداشت مشروطیت پژوهش‌های مهمی کار شده اما بازهم ناگفته‌های بسیاری وجود دارد که این کتاب می‌تواند بخشی از آن ناگفته‌ها را بیان کند.

کتاب شامل ۶ بخش به ترتیب با این سرفصل‌هاست: «نامه‌هایی از ستارخان سردار ملی»، «نامه‌های منظوم»، «تلگراف‌های ستارخان»، «نامه‌های ستارخان»، «نامه‌های جمعی» و «تلگراف‌های ارسالی به ستارخان». کتاب پیوست‌هایی هم دارد که از آن جمله «تشییع، تدفین و مزار ستارخان» و چند پیوست به زبان آذری. در این کتاب ضمن تحقیق مفصل و مهمی درباره ستارخان، نامه‌های پیشتر منتشر نشده‌ای از او نیز به مخاطبان ارائه شده است.

نویسنده در این تحقیق توانست با ارائه اسناد و شواهدی تاریخی برخی از شبهاتی را که پیرامون این شخصیت برجسته انقلاب مشروطه بوجود آمده بود، پاسخ دهد. به عنوان مثال نویسنده توانست به شبهه ادوارد براون پیرامون این شخصیت پاسخ دهد. رضا همراز پژوهشگر تخصصی وقایع تبریز در انقلاب مشروطه است و پیشتر کتاب‌های مهمی را نیز در این موضوع منتشر کرده که از میان آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد: «سیری در تاریخ انقلاب مشروطیت: تاثیر قیام مردم تبریز و آذربایجان در پیروزی‌های انقلاب مشروطیت» و «دیدار به همرزم ستارخان» اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...