رمان «پنجره‌های دربه‌در» نوشته محبوبه زارع در تحلیل اندیشه‌ها و آرمان‌های صهیونیسم توسط انتشارات عهد ما منتشر و راهی بازار نشر شد.

پنجره‌های دربه‌در محبوبه زارع

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌رمان دربرگیرنده داستانی عاشقانه و پرهیجان درباره دختر دانشمندی به‌نام آرسینه است. آرسینه بی‌اطلاع از اوضاع و احوال محیط اطرافش، به یک اندیشمند صهیونیست کمک می‌کند تا پروژه جهانی‌سازی اندیشه‌های صهیونیسم را پیش ببرد. اما در همین حال و هوا، روزنامه‌نگاری به‌نام بنیامین پیدا می‌شود که مسیر زندگی‌ آرسینه را تغییر می‌دهد؛ این تغییر خطرهایی برای او به‌وجود می‌آورد...

«پنجره‌های دربه‌در» با تحلیل اندیشه‌ها و آرمان‌های صهیونیسم، به وجه مشترک ادیان الهی می‌پردازد که هریک از پنجره اعتقاد خویش، موعود جهان را می‌طلبند. اما صهیونیسم، با انحراف از فرمان الهی، در پی ساخت موعود دست‌ساز خویش است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

«آرسینه، به خال سیاه روی گونه‌ او خیره شد: او به من اعتماد کرده و اسراری را که سال‌هاست دانشوران یهود در اداره‌ پنهان جهان به کار بسته‌اند، در اختیارم قرار خواهد داد. البته مجبور است که چنین کند. خودش به من گفت که محرم‌تر از من کسی را ندارد. من به حریم او وارد می‌شوم و دانش و اسرار دانشوران یهود و ناگفته‌هایی را که او در این سال‌ها از من پنهان کرده، به‌دست می‌آورم. با اعضای کمیسیون ارتباط می‌گیرم و راهی برای ورود به دبلیو.اف.اُ. می‌جویم. من نظریه‌ خودم را قبل از آن‌که به اطلاع پروفسور برسانم‌، برای دبلیو.اف.اُ.یی‌ها ارسال می‌کنم.»
«اصلاً خیلی چیزها در حافظه دل نمی‌ماند. یا بهتر است بگویم نباید بماند. مثل همین که اولین‌بار چه‌طوری آدم می‌فهمد که عاشق شده. اصلاً نمی‌شود اولین‌بار را به‌خاطر آورد. هرچه به عقب‌تر می‌روی، می‌بینی که نه، روز قبل از آن هم عاشق بوده‌ای. آن‌قدر عقب می‌روی تا می‌فهمی از روزی که دنیا آمده‌ای، یا حتی قبل از آن عاشق بوده‌ای. آن‌وقت درمی‌یابی که تنها چیزی که مبدأ تاریخی ندارد، عشق است. آرسینه! من واقعاً یادم نمی‌آید که اولین‌بار چطور فهمیدم... آیا شما چیزی یادتان می‌آید؟
آرسینه آه کشید: ادوارد! من حتی نمیدانم که چیزی که در جانم شعله‌ور شده، عشق است یا چیزی دیگر. برای همین آمده‌ام تا از تو بپرسم. آمده‌ام بپرسم که نشانه‌ عشق چیست؟»

این‌کتاب با ۲۰۸ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...