کتاب «زمامداری توحش» [The Management of Savagery: How America's National Security State Fueled the Rise of Al Qaeda, ISIS, and Donald Trump] نوشته مکس بلومنتال [Max Blumenthal] منتقد آمریکایی با ترجمه محمد مظفرپور از سوی انتشارات سروش به بازار نشر عرضه شد.

زمامداری توحش» [The Management of Savagery: How America's National Security State Fueled the Rise of Al Qaeda, ISIS, and Donald Trump]  مکس بلومنتال [Max Blumenthal]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، محمد مظفرپور مترجم کتاب در معرفی آن، چنین آورده است: ماجرای کتاب از زمانی شروع می‌شود که برژینسکی در انتقام شکست آمریکا در ویتنام، پیشنهاد کرد به نیروهای مخالف دولت مرکزی افغانستان آن قدر کمک مالی و تسلیحاتی انجام شود که آن‌ها بتوانند دولت مرکزی کابل را که طرفدار شوروی بود، ساقط کنند. این باعث می‌شد شوروی به افغانستان حمله کرده و در آن به دام بیفتد.

فریب برژینسکی کارگر افتاد و شوروی چند ماه پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران به افغانستان حمله کرد. این جنگ، سرآغاز سلسه‌ای از حوادث بود که تا چند دهه بعدی جهان را تحت تاثیر قرار داد. گروه‌های تکفیری در افغانستان، شکل گرفته و پس از پایان اشغال کشورشان به نقاط دیگر جهان گسیل شدند تا آن چه را جهاد تلقی می‌کردند، ادامه دهند.

این روند به حوادث ۱۱ سپتامبر منجر و باعث شد سازواره امنیت ملی آمریکا که در این کتاب از آن به عنوان شبه‌دولت امنیت ملی یاد می‌شود، ابتدا به افغانستان و سپس به عراق حمله کرده و موجی از آشوب و بی‌ثباتی را در این دو کشور به وجود آورد. بزرگان امنیت ملی آمریکا همان کسانی بودند که زمانی سیل تجهیزات نظامی گوناگون را روانه افغانستان می‌کردند تا به این تکفیری‌ها در جنگ با شوروی کمک کنند. آن‌ها در ادامه به سراغ لیبی و سپس سوریه رفتند و چنان آشوبی را به بار آوردند که تبعات آن تا مدت‌ها دامنگیر منطقه و کل جهان خواهد بود.

نویسنده در فصل اول، ماجرای تله خرس برژینسکی و در ادامه آن، حمله شوروی به افغانستان و نحوه ارتباط یافتن عربستان با مجاهدین افغان را توضیح می‌دهد. در فصل دوم، رفتار غربی‌ها به سردمداری آمریکا در قبال صدام حسین پس از اشغال کویت و به موازات آن، نحوه شکل‌گیری القاعده بررسی می‌شود. نویسنده، فصل سوم را به ماجرای یازده سپتامبر و متعاقب آن، حمله آمریکا به افغانستان اختصاص داده است. فصل چهارم نیز به واکاوی ابعاد اشغال عراق توسط آمریکا از دلیل‌تراشی برای سقوط صدام تا رها شدن نیروهای وابسته به حزب بعث در کشورهای منطقه پرداخته است. موضوع فصل پنجم کتاب، شکل‌گیری نیروهای تکفیری در غرب و مقابله ملی‌گراهای غربی با آن‌ها و نیز جریان حمله ناتو به لیبی است. از فصل ششم، ماجرای اعتراضات مردم در سوریه و در نتیجه آن ورود داعش به سوریه و عراق شروع می شود. فصل‌های هفتم و هشتم، جنگ سوریه را به تصویر می‌کشند و در فصل نهم، داستان غم‌انگیز پناهندگان سوری و اثر آن روی تقویت راست افراطی در غرب تبیین می شود. فصل دهم، ماجرای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا و انتخاب دونالد ترامپ را روایت می کند. در فصل یازدهم نیز نویسنده با رجوع به کشورهای غربی، به بررسی اقدامات نژادپرستان غربی خصوصا ملی‌گراها علیه مسلمانان در این کشورها می‌پردازد. نویسنده در گفتار پایانی، نگاهی نیز به پشت پرده ماجرای دخالت روسیه در انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا موسوم به راشاگیت انداخته است.

در همه این فصل‌ها، نویسنده دائما به ساختار سیاسی ایالات متحده رجوع می‌کند و ریشه مشکلات موجود در نقاط مختلف جهان از جمله جهان اسلام را در دست‌های پیدا و پنهان دخیل در امنیت ملی آمریکا جستجو می‌کند.

نگاه روندی به تحولات خاورمیانه در دهه‌های اخیر با تمرکز بر تکفیری‌ها و ارتباط آنان با بزرگان امنیت ملی آمریکا جوهره این کتاب را شکل داده و مزیت آن نسبت به بسیاری آثار دیگر در این حوزه شمار می‌رود. نویسنده که یک منتقد سرشناس آمریکایی و صاحب چند تالیف دیگر در انتقاد از سیاست‌های ایالات متحده است به خوبی توانسته بین اتفاقات، افراد و نهادهای مختلف یک روند نسبتا هماهنگ را شناسایی کند. انبوه اسناد ارایه شده و ارجاعات صورت گرفته به منابع مختلف در کنار سبک خاص نویسنده در استفاده از تعابیر ادبی عالم سیاست، بر قدرت علمی و جذابیت کتاب افزوده است.

ماجرای نام کتاب نیز روایت خاص خود را دارد. در سال ۲۰۰۴ جزوه‌ای از یک استراتژیست تکفیری به نام ابوبکر ناجی به زبان عربی و با عنوان «اداره التوحش» در اینترنت منتشر شد. مدتی بعد این جزوه به انگلیسی ترجمه گردید و عنوان Management of Savagery برای آن انتخاب شد. ابوبکر ناجی به تفصیل، راهبرد ایجاد دولتی اسلامی با استفاده از آشوب و ناآرامی به وجود آمده در پرتو جنگ‌های آمریکا برای تغییر رژیم‌های سیاسی منطقه را بررسی کرده و از نیروهای جهادی خواسته بود خلا امنیتی به وجود آمده در اثر دخالت‌های غرب را با تاسیس «خرده‌دولت‌های توحش» در محیط پیرامونی دولت‌های سرنگون‌شده و انجام عملیات‌های اعتراضی وحشیانه ضد نهادهای مرکزی آن‌ها پر کنند و در این راستا به مدیریت توحش دست بزنند.

مکس بلومنتال منتقد آمریکایی، عنوان انگلیسی کتاب را برای کتاب خود برگزید با این تفاوت که منظور او از مدیریت توحش، این است که این مدیریت را عملا سازواره امنیت ملی آمریکا اداره می‌کند.با توجه به این که کلمه «مدیریت» در زبان فارسی تا حدی معنای مثبت دارد از کلمه «زمام‌داری» به جای این کلمه استفاده شد. مدیریت معمولا در فارسی وقتی به کار می رود که فردی در مواجهه با شرایطی که در محیط بیرونی برای او پیش آمده طوری رفتار کند که بیشترین سود و کمترین آسیب را برایش به همراه داشته باشد. منظور مکس بلومنتال اما این نیست. او معتقد است که گروه‌های تکفیری، ساخته و پرداخته سازواره امنیت ملی آمریکا هستند و این سازواره هر گاه بخواهد آن‌ها را رها می‌سازد و هر وقت هم اراده نماید مهارشان می‌کند. در این راستا کلمه زمام‌داری انتخاب شد تا نشان دهد که زمام این گروه‌ها در دستان سازواره امنیت ملی آمریکاست. بلومنتال در این کتاب، برای اشاره به این سازواره از تعبیر National Security State بهره می‌گیرد. این تعبیر که در ادبیات سیاسی ما تا حد زیادی ناشناخته است در ادبیات سیاسی آمریکا به برآیند افراد و نهادهای دخیل در امنیت ملی آمریکا اشاره دارد که به صورتی همیشگی در پیدا و پنهانِ امنیت ملی این کشور نقش ایفا می‌کنند.

مترجم، تعبیر «شبه‌دولت امنیت ملی» را برای این عبارت انتخاب کرده تا منظور خود را از مفاهیمی همچون دولت پنهان جدا کند. علاوه بر این، لفظ State در ادبیات سیاسی جهان، لزوما بر لفظ دولت در ادبیات سیاسی ما که عمدتا اشاره به قوه مجریه دارد منطبق نیست. تفاوت برداشت ناجی و بلومنتال باعث شده در ترجمه تعبیر «Management of Savagery» در این کتاب، وقتی اشاره به مفهوم مدنظر خود بلومنتال است از تعبیر «زمام‌داری توحش» و هنگامی که اشاره به مفهوم مدنظر ناجی بوده از تعبیر «اشاعه هدفمند توحش» استفاده شود. تعبیر اشاعه هدفمند ریشه در این واقعیت دارد که ماهیت گروه‌هایی مانند داعش امری فراتر از یک گروه چریکی و پایین‌تر از یک دولت تمام عیار است.

کتاب «زمامداری توحش» نوشته مکس بلومنتال منتقد آمریکایی با ترجمه محمد مظفرپور از سوی انتشارات سروش به بازار نشر عرضه شده است. این کتاب ۵۴۴ صفحه‌ای در قطع وزیری به چاپ رسیده است. زمامداری توحش به همت پژوهشکده مطالعات راهبردی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در شمارگان ۵۰۰ نسخه در چاپ اول منتشر شده و به زودی به چاپ دوم خواهد رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...