چاپ پنجم رمان «هیچ وقت نامزد نبودیم» با موضوع روایت سال‌های پُر فراز و نشیب زندگی مردم ایران در دهه ۶۰ و ۷۰ از سوی نشر البرز به بازار عرضه شد.

هیچ وقت نامزد نبودیم رضا استادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این رمان اولین نوشته رضا استادی است که چاپ اول آن در پاییز سال ۱۳۸۰ به بازار عرضه شد و در سال‌های گذشته علاوه بر تجدید چاپ نسخه‌های کاغذی آن، نسخه‌های الکترونیکی آن نیز در اپلیکیشن‌‌های مختلف عرضه شده است.

داستان این کتاب در دهه‌های 60 و 70 اتفاق می‌افتد. شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در دوران انقلاب و به‌طور خاص در سال‌های ابتدایی، در بستری خانوادگی و عاشقانه به تصویر کشیده شده است. شخصیت اصلی این رمان روزنامه‌نگاری به نام ستاره میرافشار است که پس از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها وارد حرفه روزنامه‌نگاری می‌شود و همین مساله امکانی را برای او فراهم می‌آورد تا رخدادهای این دهه پُر فراز و نشیب را به تصویر بکشد. رخدادهایی همچون: جنگ و تاثیر آن بر شهرها، کشتار حجاج ایرانی در مکه، سیل تجریش، قبولی قطعنامه، فوت امام خمینی (ره) و دیگر وقایع مهم و سرنوشت‌ساز دهه شصت و اوایل دهه هفتاد.

«بدون تو غیرممکن بود»، «حمام تُرکی»، «خونه خالی» و «لاگ‌جری» دیگر آثار این نویسنده است. استادی هم اکنون در حال نگارش رمانی با موضوع جنگ ایران و عراق است که در این کتاب با فلاش‌بک به گذشته برخی شخصیت‌‌های «هیچ وقت نامزد نبودیم» نیز حضور دارند.

چاپ پنجم رمان «هیچ وقت نامزد نبودیم»، اثر رضا استادی در 700 صفحه و به‌بهای 145 هزار تومان از سوی انتشارات البرز راهی کتاب‌فروشی‌ها شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...