همزمان با انتشار «مامور»، تازه‌ترین رمان علی موذنی، «موسی عیسی» و «کشتی‌بان دوست» این نویسنده نیز در انتشارات «کتاب نیستان» چاپ اول این ناشر را پشت سر گذاشت. این دو کتاب با ویرایش و بازنویسی تازه منتشر شده و با زبانی روان و امروزی‌تر به نگارش در آمده‌اند.

به گزارش ایبنا، «مامور»، ‌آخرین رمان علی موذنی است که از دو هفته گذشته در قفسه کتابفروشی‌ها جای گرفته.

مدیر روابط عمومی انتشارات «کتاب نیستان» درباره انتشار آثار موذنی گفت: به روایت «فرعون» در کتاب «موسی عیسی» بخش‌هایی اضافه شده و در کتاب «کشتی‌بان دوست» نیز بخشی از دیالوگ‌های «انوش» به طور کامل بازنویسی شده است.

به گفته سیدعلی شجاعی، بازنویسی کلی متن‌ها و تغییرات ویرایشی و زبانی در این دو اثر داستانی که براساس قصه‌های قرآنی نوشته شده‌اند، از ویژگی‌های اصلی نسخه‌های جدید آن‌هاست.

رمان 395 صفحه‌ای «مامور» که از سی‌ویک فصل تشکیل شده، به شمارگان 3300 نسخه به چاپ رسیده است.

«موسی عیسی» نیز 193 صفحه است و دو فصل با نام‌های «سفر ششم» و «بشارت» دارد که به شمارگان 2200 نسخه منتشر شده است.

«کشتی‌بان» دوست نیز 136 صفحه است و با قیمت 2500 تومان به فروش می‌رسد.
 
توجه به وجوه درونی دین و بهره‌گیری از شاخصه‌های فرهنگ ملی ایران و بسط نگاه هستی‌شناسانه درباره انسان، از بارزترین ویژگی‌های آثار موذنی در زمینه داستان و نمایشنامه است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...