رمان «قلم‌فروش» نوشته فریبا منتظرظهور توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

قلم‌فروش فریبا منتظرظهور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، فریبا منتظرظهور نویسنده این‌کتاب متولد 1349 است و دو مجموعه‌داستان‌ «هرازگاهی بنشین»، «سوت» و رمان‌های «هیاهوی کوهسار»، «آنیش»، «دزده کشی»، «به‌جز سرخ هر رنگی» و «ماز» را در کارنامه دارد.

این‌نویسنده در کتاب جدید خود، به یکی از فریب‌های متداول امروز جامعه ایران پرداخته است؛ این‌که به‌چه سادگی می‌توان کسانی را که در آرزوی نویسنده‌شدن هستند، فریب داد! منتظرظهور با این‌عقیده که ریشه چنین‌فریب‌خوردگی‌هایی میل انسان‌ها به جاودانه‌شدن در خاطره‌هاست، سراغ این‌موضوع رفته است و می‌گوید دام پهن‌کردن در این‌زمینه می‌تواند به فریب یک نویسنده بازنشسته، یک منتقد ادبی یا حتی یک تاجر باشد!

داستان «قلم‌فروش» توسط مردی به‌نام نیما روایت می‌شود که یک نویسنده ناموفق است و به این‌نتیجه رسیده که جامعه ادبی کشور او را کشف نکرده است. خانواده‌اش هم از درک او عاجزند و در نتیجه باید مسیر خود را تغییر دهد و برای پول‌درآوردن، بنویسد. به این‌ترتیب موفق می‌شود سرمایه‌ای جمع کند و ...

این‌کتاب با ۱۶۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...