رمان «قلم‌فروش» نوشته فریبا منتظرظهور توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

قلم‌فروش فریبا منتظرظهور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، فریبا منتظرظهور نویسنده این‌کتاب متولد 1349 است و دو مجموعه‌داستان‌ «هرازگاهی بنشین»، «سوت» و رمان‌های «هیاهوی کوهسار»، «آنیش»، «دزده کشی»، «به‌جز سرخ هر رنگی» و «ماز» را در کارنامه دارد.

این‌نویسنده در کتاب جدید خود، به یکی از فریب‌های متداول امروز جامعه ایران پرداخته است؛ این‌که به‌چه سادگی می‌توان کسانی را که در آرزوی نویسنده‌شدن هستند، فریب داد! منتظرظهور با این‌عقیده که ریشه چنین‌فریب‌خوردگی‌هایی میل انسان‌ها به جاودانه‌شدن در خاطره‌هاست، سراغ این‌موضوع رفته است و می‌گوید دام پهن‌کردن در این‌زمینه می‌تواند به فریب یک نویسنده بازنشسته، یک منتقد ادبی یا حتی یک تاجر باشد!

داستان «قلم‌فروش» توسط مردی به‌نام نیما روایت می‌شود که یک نویسنده ناموفق است و به این‌نتیجه رسیده که جامعه ادبی کشور او را کشف نکرده است. خانواده‌اش هم از درک او عاجزند و در نتیجه باید مسیر خود را تغییر دهد و برای پول‌درآوردن، بنویسد. به این‌ترتیب موفق می‌شود سرمایه‌ای جمع کند و ...

این‌کتاب با ۱۶۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...