«حمید علی‌دوستی شهرکی» که هفته گذشته به صورت مشترک برگزیده جایزه قلم زرین شده بود بر اثر سکته قلبی درگذشت.

بر شکن حمید علی‌دوستی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، حمید علی‌دوستی شهرکی که هفته گذشته به صورت مشترک برگزیده جایزه قلم زرین شده بود بر اثر سکته قلبی درگذشت.

وی در سابقه خود انتشار رمان «برشکن» و کتاب «وضعیت های نمایشی در شاهنامه فردوسی» را توسط سوره مهر دارد. رمان «بُر شکن» به برهه‌ای از تاریخ که تأثیر فراوانی در زندگی مردم استان چهارمحال و بختیاری داشته، می‌پردازد و با نمایش دادن سبک زندگی مردم آن زمان برخی از مناسبت‌های نادرست و پیامدهای منفی اقدامات حکومت پهلوی در زندگی مردم را روایت می‌کند. «بر شکن» برگرفته از رسمی دیرینه در چهارمحال و بختیاری است. در این رسم اهالی یک روستا با هم بنا می‌گذاشتند دروی گندم و جو خود را در روزی خاص آغاز کنند و کسی زودتر و یا دیرتر اقدام به برداشت محصول خود نکند. این رسم برای این بود که حقی در برداشت محصول، از کسی پایمال نشود.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...