کتاب «ایذا» نوشته مصطفی ر ضایی توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد.

ایذا مصطفی ر ضایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رضایی پیش از این رمان پرفروش زایو را نوشته که تاکنون هجده بار چاپ شده است.

در بخش هایی از این کتاب آمده است:

«روزهای سیاه به پایان رسیدند» این جمله برای حافظ چگونه خوانده می‌شود؟ پرسشی؟ خبری؟ یا با تعجب؟ مرد سایه‌ها، کسی که حضور و تلاش و رنجش، از پایه‌های رسیدن به واکسن «زایو» بود حالا از تاریکی گمنامی بیرون آمده و شخصیت اصلی «ایذا» شده است. ایذا که در همان جهان داستانی زایو می‌گذرد، به اتفاقات پس از کشف واکسن زایو می‌پردازد. زایو، تُشک کُشتی بود، اما ایذا میز شطرنج است. ضدقهرمان داستان، باهوش‌تر، دقیق‌تر و حساب‌شده‌تر قدم برمی‌دارد. آیا مرد روزهای سخت زایو، می‌تواند در پیچ‌وخم ایذاء هم موفق شود یا باید منتظر اتفاقات غیرمنتظره دیگری بمانیم؟

«ایذا» در ۲۷۲صفحه با قیمت ۵۵هزار تومان توسط انتشارات کتابستان معرفت روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...