رمان «سندهایی برای محاکمه دوباره شیخ» نوشته حسن احمدی همزمان با ایام دهه فجر توسط انتشارات به‌نشر منتشرشد.

به گزارش مهر، کتاب «سندهایی برای محاکمه دوباره شیخ» درباره زندگی و مبارزات آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی ست. 

این‌کتاب دربرگیرنده خاطرات، مبارزات، شکنجه‌ها و تبعید آیت‌الله مهدی شاه‌آبادی از شخصیت ها و مبارزان انقلاب اسلامی علیه حکومت شاهنشاهی است. این‌کتاب با پرداخت به خطبه معروف شهید آیت‌الله شاه‌آبادی در محله دماوند که فروردین سال ۱۳۴۸ درباره بی‌حجابی، پوشش غربی، صرف بودجه کشور برای تجملات ایراد شد و علت دستگیری این مبارز انقلابی بود، آغاز می‌شود.

آیت‌الله شاه‌آبادی چندی بعد آزاد شد اما نیروهای ساواک تماس‌ها و رفت‌وآمدهای وی را زیرنظر داشتند و پس از بازداشت اول، نیز به بهانه‌های مختلف او را احضار یا بازداشت کردند. مهم‌ترین فعالیت‌های این مبارز انقلابی در مناطق محروم، سختی‌هایی که در این راه و برای آشنایی مردم با مکتب حضرت امام خمینی(ره) متحمل شد، دستگیری‌های متعدد، دلتنگی‌ها و دشواری‌های خانواده، شکنجه‌ها، محاکمه و تبعید آیت‌الله شاه‌آبادی از جمله موضوعاتی هستند که در کتاب «سندهایی برای محاکمه دوباره شیخ» به آن‌ها پرداخته شده است.

حسن احمدی نویسنده کتاب پیش‌رو که داستان‌نویسی در حوزه انقلاب اسلامی برای نوجوانان را در کارنامه دارد، در این‌کتاب هم با استفاده از مستندات تاریخی دست به خلق اثری داستانی در قالب رمان برای نوجوانان زده است.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

«موقع خوردن شام شیخ افکارش پریشان بود. بی آنکه بخواهد به گذشته‌ها برگشته بود. اولین باری که درباره مینی ژوپ و... خیلی مختصر حرف زده بود. آن حرف‌ها برایش شد دردسر تا به امروز. حالا دیگر به نتیجه رسیده بود باید بیشتر حرف بزند. بیشتر به مناطق مختلف برود. به روزهایی فکر می‌کرد که مدام او را برای بازجویی های گوناگون می بردند. هر بار به شکل برگ هایی بسیاری را پر کرده و به سوال‌های زیادی جواب داده بود. بی گناهیش ثابت شده بود، اما ول‌کن نبودند. به بچه‌های قد و نیم قد و همسرش، به مادر بیمار و پیرش فکر می کرد که چه سختی ها به خاطر نبودن های او کشیده بودند. به تنهایی همسرش و گرفتاری‌های فکر می‌کرد که بارها به ادارات و مراکز مختلف نامه نوشته و خواسته بود همسرش را آزاد کنند. شیخ فکر کرد این‌ها مگر چه خواسته های عجیب و غریب بودند و هستند که برای حفظ حکومت شاه به خاطرش آدمها را این همه عذاب و شکنجه می‌دهند.»

این‌کتاب با ۱۲۰ صفحه و شمارگان هزار نسخه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...